این روزها سازمانهای بزرگ کشور با مشاهده استارتاپ هایی که به سرعت رشد می کنند و عملکردی در حد و اندازه سازمانهای بالغ یا بهتر از آنها پیدا می کنند در این چالش فکری قرار می گیرند که چه کار باید کرد؟ برخی به این
چراغ روشن دفتر کار، در روز تعطیل، وقتیکه هیچکس برایش اهمیت ندارد درون شرکت چه میگذرد؛ قهوه سرد شده درون لیوان دستهدار، صدای بیوقفه انگشتان خسته روی صفحهکلید؛ تنظیم متن سخنرانی برای سهامداران عمومی، پس کِی تمام میشود! بیشک با دیدن جلد مشکی و مقوایی
پژوهش های مختلف نشان می دهد کسبوکارهایی که با بیش از یک موسس راه اندازی میشوند شانس موفقیت بیشتری دارند. اما همکاری برای راهاندازی کسبوکار آن چنان هم ساده نیست و باید به عوامل متعددی توجه نمود. در این مطلب به سراغ فاکتورهایی می رویم که
کارآفرینی و راهاندازی کسبوکار بیشتر به شکل یک حرکت فردی در ذهن ها ترسیم شده است. اغلب افراد دوست دارند به شکل یک قهرمان یک تنه دل به دنیای کسب و کار بزنند و روحیه انحصارطلبی آنها اجازه نمی دهد موفقیت احتمالی آن را با
راهاندازی یک کسب و کار نوپا همیشه با ابهام و استرس و پرسشهای فراوانی روبهرو است. فرقی نمیکند کاری که شما میخواهید انجام دهید کسبوکاری بزرگ یا کوچک باشد. در آغاز باید به دنبال پاسخ سوالهای اساسی بگردید. از کجا باید شروع، چه مدلی را باید
برای بوم مدل کسب و کار تعریف های زیاده آمده که البته هیچ کدام برای توصیف انواع آن جامع و مانع نیست. من این تعریف که چکیده تعاریفی است که می شناسم را بیشتر می پسندم: “مجموعه فعالیت ها و منابع با هدف ارائه ارزش به
ابزارهای بیان و ترسیم یک مدل کسب و کار عبارتند از: تمثیل حتماً برای توضیح نحوه کار شرکتها از عبارت «مثل شرکت … میمونه» استفاده کردهاید. شما با این کار، از تمثیل برای بیان مدل کسب و کار یک شرکت استفاده کردهاید. در استفاده از
افسانه مدل کسب و کار شماره ۱: مدلهای کسب و کار تنها برای شرکتهای اینترنتی هستند، شرکتهای «واقعی» استراتژی دارند. در افسانه مدل کسب و کار این موضوع اشتباه است. استراتژی و مدل کسب و کار با هم فرق دارند و مکمل یکدیگر میباشند. شرکتهایی