وضعیت فعلی صنعت فینتک :
اگرچه استارتاپ های فعال در حوزه فناوری مالی روزبهروز افزایش مییابند، اما هنوز هم این عرصه در حال ظهور محسوب میشود، چرا که صنعت مالی نسبت به پذیرش فناوری نسبتاً کند بوده است. در حل حاضر تنها یک درصد از صنعت مالی از فناوری استفاده میکنند درحالیکه این رقم برای رسانههای دیجیتال ۴۰ درصد و در حوزه تجارت الکترونیک حدود ۱۰ درصد است. یکی از دلایل شیب کند پذیرش فناوری در این صنعت، وجود محیط قانونی پیچیده است. بر اساس گزارشی از بنیاد فناوری، اطلاعات و نوآوری، محیط نظارتی موجود برای مدلهای کسبوکاری قدیمیتر طراحی شده است لذا برای استارتاپهای تازهنفس این حوزه مناسب نیست و همچنین، حمایت زیادی از سیاستگذاران به منظور تغییر این محیط نظارتی صورت نمیگیرد.
علاوه بر این، شرکتهای فینتک در کشورهای مختلف دنیا باید با محدودیتهایی در مورد ذخیرهسازی دادهها و نحوه انتقال آنها دست و پنجه نرم کنند. بسیاری از کشورها همچون آلمان، دارای مقرراتی هستند که تمام اطلاعات مربوط به ساکنین آن، فقط و فقط باید در مرزهای جغرافیای همان کشور ذخیره شوند و این کار را برای استارتاپهای حوزه مالی سخت میکند.
مهمتر از همه اینها، صنعت مالی بهطورکلی با تهدیدات گسترده امنیتی روبهرو است. از نقض دادهها تا تقلب و سرقتهای گسترده، همه و همه اطمینان به فناوریهای مالی را در بین کاربران کاهش داده است.
اما همانطور که گفته شد با ظهور فناوریهای مالی، بخشهای متعددی در صنعت تحت تأثیر قرار گرفتند که در ادامه بدانها خواهیم پرداخت:
تأمین مالی و افزایش سرمایه:
این مورد به منظور تسهیل مشتریان به سرمایه و تأمین مالی راحتتر ایجاد شده است. این حوزه را میتوان به دو بخش منابع مالی و سرمایهگذاری جایگزین تقسیم کرد. کرادفاندیگ یا سرمایهگذاری جمعی درصدد کمک به شرکتهای موجود و یا جذب سرمایه برای شروع استارتاپهای جدید است. با ظهور فین تک در صنعت مالی، کرادفاندیگ شکلی تکاملیافتهتر پیدا کرده و غنی شده است. در حال حاضر تأمین مالی جمعی رونق فراوانی دارد و بازار آن بین ۱۸۴ میلیون تا ۱٫۵۹ میلیارد دلار محاسبه شده است و البته این تازه آغاز راه است. پیشبینی میشود که کرادفاندینگ تا ۱۰ سال آینده، سهم بازاری در حدود ۱ تریلیون دلار داشته باشد. در ایران نیز استارتاپهایی همچون دونیت، مهربانه و فاندوران به این حوزه وارد شدهاند و سعی دارند که با تمرکز بر پروژههایی که به نحوی باعث ارتقاء سطح کیفی زندگی افراد میشوند، ایفای نقش کنند. هرچند که راه زیادی تا توسعه و همهگیری چنین پلتفرمهایی در ایران داریم.
پرداخت آنلاین:
صنعت پرداخت، از پیشگامان فین تک به حساب میآید. داستان موفقیت شرکتهایی همچون پِی پال، هایپروالت و ترنسفروایز گواه این روند است. در ایران نیز استارتاپهایی همچون زرین پال، آپ؛ کیف پِی و … به این حوزه وارد شدهاند. این شرکتها با استفاده از سیستم عاملهای دیجیتال کارآمد خود و رشد پایدار مشتریان، بازار را در دست گرفتهاند. امروزه تصور اینکه کسبوکاری از نرمافزار پرداخت استفاده نکند، دشوار است. مؤسسات از فروشگاههای آنلاین گرفته تا سیستمهای بانکداری دیجیتال از این خدمت استفاده میکنند، بنابراین ارزش معاملات این حوزه سال به سال افزایش مییابد. انقلاب دیجیتال، چالشها و فرصتهای جدیدی را برای بخش پرداخت فراهم میآورد. بسیاری از استارتاپ ها در این حوزه وارد شده و برای سادهسازی و بهبود فرآیندهای پرداخت تلاش میکنند. با توجه به تعداد قابلتوجهی از بازیکنان در این بازار، پرداخت آنلاین به سرعت در حال توسعه است.
بانکداری دیجیتال:
امروزه مؤسسات مالی از مدلهای سنتی بانکداری اجتناب میکنند و به سمت دیجیتال شدن قدم برداشتهاند. با استفاده از چنین رویکردی، مشتریان زمان بیشتری را ذخیره میکنند و ترجیح میدهند پول آنلاین را بیش از شکل فیزیکی آن مدیریت کنند. چنین رفتارهایی در مشتریان سبب ظهور نسل جدیدی از بانکها میشود. این بانکها در اصول اساسی سیستم بانکی سنتی تجدیدنظر میکنند و قوانین جدیدی را دیکته مینمایند. فین تک در صنعت بانکداری چالشبرانگیز است و مدلهای کسبوکار سنتی را تغییر میدهد. اگرچه برای پیشبینی اینکه این حوزه تا چه حد موجب تغییر و اختلال در بازار شده، هنوز کمی زود است. بسیاری از استارتاپهای فین تکی در این حوزه کاملاً جوان هستند که یا رشد کرده و بخش بزرگی از بازار را تصاحب میکنند یا به بخشهای گوشهای بازار میروند و خدمات تخصصیتری را ارائه میدهند. در ایران هم تلاشهایی در جهت دیجیتال کردن بانکها صورت گرفته است و امروزه همه ما با نرمافزارهایی کار میکنیم که الزام رفتن به شعبه و حضور فیزیکی را کاهش میدهد اما هماکنون با بانکداری مجازی فاصله زیادی داریم چرا که هنوز زیرساختهای این نوع بانکداری مهیا نشده است. در واقع در ایران از نظر فرهنگی هم فاصله زیادی با اجرای بانکداری مجازی داریم. در نوع جدید بانکداری مجازی لازم است فرهنگ، قوانین و زیرساختها فراهم شود؛ اما سؤالی که ایجاد میشود این است که: «آیا با وجود فناوریهای گسترده، بانکهای فین تک امن هستند؟» همه بانکها (سنتی و فین تک) در معرض اشکال مختلفی از خطرات هستند. در اصل فناوریهای جدید میتواند کارآیی و انعطافپذیری زیرساختهای بانک را ارتقا داده و به پایداری آنها کمک کنند. با این حال، همین امر همچون شمشیر دو لبهای است که میتواند برخی خطرات موجود را نیز برجسته کند. صرفنظر از مدل کسبوکار بانکها، این مسئولیت آنهاست تا فرآیندهای مدیریت ریسک مناسبی را برای رسیدگی به خطراتی که مشتریان با آنها روبهرو هستند، ایجاد کنند.
تکنولوژی صنعت بیمه (INSURTECH):
این مورد یک حوزه کاملاً نوظهور است که از ترکیب بیمه و تکنولوژی ایجاد شده است. سه حوزه تأثیرگذار بر صنعت بیمه عبارتاند از: هوش مصنوعی، اقتصاد رفتاری و تکنولوژی بلاک چین. برای مثال شرکت بیمه لیموناد، بیمههای صاحبخانه و اجاره دهنده را با هوش مصنوعی و از طریق اقتصاد رفتاری ارائه میدهد. این شرکت در اصول سنتی صنعت بیمه بازنگری داشته و رویکردی تعاملی برای آن اندیشیده است. بلاک چین نیز در کل صنعت مالی، تکنولوژی مشترکی به حساب میآید، اما در فناوریهای حوزه صنعت بیمه و بانکداری نقش پررنگتری ایفا میکند. در ایران نیز با ظهور استارتاپهایی همچون بیمیلاین، بیمیتو، بیمه بازار و … گامهایی برای ایجاد چنین بستری در صنعت بیمه برداشته شده است.
وام و استقراض:
وامدهی یکی دیگر از حوزههایی است که طی یک دهه گذشته، میزان زیادی از نوآوری را تجربه کرده است. شرکتهای وامدهنده و همتاهایشان، پلتفرمهای آنلاین ایجاد کردهاند و وامگیرندگان را بهطور مستقیم و بدون واسطه به وامدهندگان متصل میکند. لذا شرکتها باید برای اعتبار و افزایش قابلیتهای نوآورانهشان سرمایهگذاری کنند و از این طریق، اعتماد وامدهنده را به خود جلب نمایند. برای مثال EFL نوعی تکنولوژی پیشرفته است که از علم رفتار برای نمره دهی به اعتبارات و تصمیمگیری وامدهنده برای میزان اعتماد به گیرنده وام استفاده میکند. در ایران استارتاپهایی همچون شراکت. نت، بوم وست، اینوستوران و از این دست در این حوزه فعالیت دارند.
مدیریت ثروت:
مدیریت ثروت حوزهای است که انتظار رشد چشمگیری از آن میرود و ازاینرو دنیایی از ایده را برای شرکتهای حوزه فینتک فراهم میکند. امروزه تقریباً یکسوم نیروی کار جهان را جوانهایی تشکیل میدهند که احساس امنیت شغلی نمیکنند و به دنبال فرصتهای مناسب سرمایهگذاری با هدف کسب درآمد هستند. درعینحال از مشاوران سنتی سرمایهگذاری به دلیل سوابق ضعیفشان دوری میکنند. شرکتهایی همچون لِرن وست از آموزش برای کسب اعتماد و شفافیت با مشتری استفاده میکنند. پیشبینی میشود که این سواد مالی و سرمایهگذاریهای محتاطانه، فرصتهای بسیاری برای شرکتهای مختلف در صنعت فین تک فراهم کند.
ارزهای دیجیتال:
ارزهای دیجیتال بیشترین پتانسیل خرابکاری را در صنعت مالی دارند. ظهور بیت کوین و سایر فناوریهایی همچون بلاکچین، واقعیت دیجیتال را به حقیقتی انکارناپذیر تبدیل کرده است. بانکهای بزرگ کانادایی میخواهند هویت و پروفایل آنلاین مشتریانشان را به سیستم بلاکچینی که مشترکا توسط آی بی ام و سکیورکی توسعه یافته است، انتقال دهند. همچنین بانکهای اروپایی توافق کردهاند که از یک پلتفرم معاملاتی تجاری در بستر بلاکچین استفاده کنند. با توجه به این تحولات، سرمایهگذاری در صنعت بلاکچین در سال ۲۰۱۶ به میزان ۲۰ درصد افزایش یافت و به ۵۴۴ میلیون دلار رسید.
منابع:
Pulse of Fintech Q4’17, Global Analysis of Investment in Fintech, KPMG, 2018.
Why fintech won’t kill banks, Economist, 2015.
Cutting through the noise around financial technology, McKinsey, 2016.
نویسنده: مارال مختارزاده
دوره های آموزشی مدیریت بازاریابی