اینکه مدیران و رهبران باهم یکسان هستند تصور اشتباهی است. در حالیکه هر رهبری ممکن است مدیر نباشد، اما هر مدیری باید بتواند یک رهبر باشد. مدیری که فاقد صفات رهبری موثر باشد زودتر از آنچه که فکرش را بکند باعث رکود و از بین رفتن کسب و
درباره تفاوتهای رهبر و مدیر بسیار خوانده و شنیدهاید. خود شما هم شاید طرفدار رهبربودن باشید تا مدیر بودن. اما واقعیت ماجرا کمی متفاوت از این حرف های زیباست. با اینکه ژست رهبر بودن همیشه پرطمطراقتر است اما، مدیران، شرکتها را پر کردهاند نه رهبران.
تعدادی از مشاوران و محققان برجسته در حوزه استراتژی و مدیریت به الزام شرکتهای معدنکاری برای دنبال کردن تعالی تجاری و حداکثرساختن بهرهوری داراییها برای دستیابی و حفظ مزیت رقابتی مطالبی اشاره کردهاند، اما همه چیز محدود به این عوامل نمیشود. شاخص رهبری و استعداد جهانی
در دنیای امروز، از میان نقشهای مختلف مدیران عامل، یکی از مهمترینها نقشها، یعنی مدیرعامل در نقش سرمایه گذار بیش از بقیه مورد غفلت واقع شده است. انتخابهای یک شرکت بخش حیاتی دستورکار مدیرعاملاند که مورد غفلت واقعشدهاند. این انتخابها مخاطرات بسیاری دارند: معمولا جریانهای
انباشتگی بیش از حد اطلاعات: دشمن تصمیم گیری خوب یکی از شایعترین مشکلات که شرکتهای بزرگ جهان از آن رنج میبرند و مردم جهت توصیف آن لغتی را ابداع کردهاند، انباشتگی اطلاعات است. شرکتها در ایجاد اطلاعات زیادهروی میکنند. در بعضی از موارد پیدا کردن
آیا میان رشد و ویژگیهای رهبری خاص ارتباطی هست؟ این سوال با استفاده از ترکیب اطلاعات دو پایگاه پژوهشی منحصربهفرد پاسخ داده شده است: پایگاه اطلاعاتی مککنزی با اطلاعاتی راجع به عملکرد رشد بیش از ۷۰۰ شرکت و پایگاه پژوهشی شرکت بینالمللی اگون زندر که
به عنوان یک رئیس، شما باید از دانش و هوش سرشاری برخوردار باشید، اما دیگر نمیتوان از داشتن تخصص به عنوان مهمترین سرمایه حرفهای خود نام برد. تصور کنید شما مدیر واحد فناوری اطلاعات هستید و یک روز در راهروی محل کار خود با چند