تابهحال به این موضوع فکر کردهاید که چگونه شرکتهای کوچکتر میتوانند چرخه نوآوری خود را تا ۴ برابر تسریع ببخشند؟ این مسئله بغرنجی است که مدیرعاملان شرکتهای بزرگ معمولاً به آن اشاره میکنند و اعتقاد دارند واکنش مستقیم اغلب سازمانها به پویایی سازمان، تجارت الکترونیک و ارتباط با مصرفکننده نهایی به کندی صورت میگیرد و به همین دلیل ایجاد یک سازمان چابک مشکل است.
سازماندهی برای سرعت بخشیدن به سازمان به موضوع مهمی در بازار امروز تبدیل شده است، چرا که فنآوریهای جدید، فرایندها و روشهای خرید، چشمانداز را تغییر میدهد. این به ویژه برای سازمانهای بزرگ و تولیدکنندگان کالاهای مصرفی اهمیت دارد زیرا اینگونه شرکتها برای دههها یک مدل موفق ساختار برند، بازاریابی جامع و توسعه بلندمدت محصول را ایجاد کردهاند اما بسیاری از این شرکتها علیرغم اینکه در مقیاس جهانی و همافزایی بخشهای مختلفشان بسیار خوب هستند اما تمرکز زیادی بر الزامات و نیازهای کنونی دورهای که در آن قرار دارند اختصاص نمیدهند. مسائلی مثل کاهش زمان توسعه محصول تا رسیدن به دست مشتری، کوتاه کردن دوره بازپرداخت سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه و تشخیص فرصتها و بررسی روندهای بازار و فروش قبل از رقبا نمونهای از این موارد هستند. آنها همچنین مسئولیتهای خود را نسبت به کارآفرینان محلی که وظیفهشان شناخت فرصتهای جسورانه است، نادیده میگیرند.