چالش پیچیدگی محیط کسب و کار
علی رغم مزایایی که مدیریت سنتی دارد، این رویه دیگر در محیط کسبوکار امروزی کارامد نیست. مسائلی همچون افزایش نمایی پیچیدگی محیط کسبوکار، افزایش انتظارات مشتری، رشد تعداد ذینفعان و شرکای تجاری، بهبود دانش تخصصی، سرعت بالای نوآوری و تغییرات؛ سطح بالاتری از عدم اطمینان و عدم ثبات باعث ناکارامدی این رویکرد هستند.
پیچیدگی محیط کسب و کار ممکن است یک مشکل به نظر برسد اما واقعیت این است که اگر سازمانها بتوانند از آن استفاده کنند، این موضوع یک فرصت غظیم به شمار میآید. هرچه یک کسبوکار پیچیده تر باشد ، شیوههای ایجاد ارزش و احتمال ترکیب مهارتها و قابلیتهای متنوع افزایش مییابد.
با این حال ، این دقیقاً همان جایی است که مدل زنجیره فرماندهی و شیوه سنتی اداره سازمان مانع آن میشود. پایه و اساس تفکیک طراحی و اجرا، قوانین و رویههای رسمی است. در چنین شرایطی فرض این است که اگر مدیران مراحل رسمی را با دقت طراحی کنند و کارمندان مطیعانه از آنها پیروی کنند ، پیش بینی میشود که نتایج مطلوبی حاصل شود. در یک محیط تجاری نسبتاً ساده ، این فرض به اندازه کافی خوب کار میکند اما در محیط پویای امروزی نه!
با افزایش پیچیدگی، عملکرد رقابتی سازمان باید بهبود یابد. محصولات باید در عین کیفیت بالا، مقرون به صرفه باشند. کارخانجات تولیدی باید کارآمد اما ایمن باشند. فرآیندهای تجاری در عین نظم نیاز به سرعت دارند. چالش این است که دستیابی به این موارد بدون ایجاد تضاد با یکدیگر،کار آسانی نیست.
از همه بدتر ، در تلاش بیهوده برای کنترل پیچیدگی محیط کسب و کار ، بسیاری از سازمانها قوانین ، فرآیندها و دستورالعملهای بیشتری را طراحی میکنند. اما نتیجه این کار افزایش پیچیدگی سازمانی است! یعنی گسترش قوانین و دستورالعملهای متناقض که باعث میشود کارمندان چشم انداز و جهتگیری خود را از دست بدهند و تصمیمات عملیاتی بر عهده مدیران رده بالایی قرار بگیرند که هیچ دانش مستقیمی در این زمینه ندارند. در این فرایند، هر روز از فعالیتهایی که ارزش افزوده برای سازمان دارند کاسته میشود.
پیچیدگی محیط کسب و کار و انقلاب دیجیتالی:
امروزه انقلاب دیجیتالی، رشد پیچیدگی محیط کسب و کار را با معرفی کانالهای جدید ، انواع جدیدی از قابلیتها ، راههای جدید برای ایجاد ارزش تسریع میکند. اما نکاتی که باید بدان توجه کرد این است که نوآوریهای حیاتی و چابکی سازمان، واقعا قرار نیست همیشه توسط مدیران عالی و از طریق فرایندهای رسمی طراحی شوند!
کلید اصلی عملکرد مؤثر در محیط های کاری پیچیده ، استقلال و ابتکار عمل فرد به منظور به حداکثر رساندن آزادی افراد در اجرای استراتژیهایی است که میتواند انها را به اهدافشان برساند. همچنین باید محیطی ایجاد شود که همه بتوانند ایده هایشان را مطرح کنند و بستری برای کارافرینی سازمانی فراهم باشد.
این ترکیب استقلال و همکاری به تنهایی اتفاق نمیافتد. در عوض ، به نوع خاصی از مدیریت نیاز دارد. مدیران به جای تمرکز روی رویههای رسمی ، باید به پویایی رفتاری که عملکرد سازمان را شکل می دهد توجه کنند: چرا مردم یک کار را انجام میدهند؟ چه درکی از اهداف فردی، منابع، محدودیتهای و چالشهای کسبوکار دارند؟ از این گذشته ، از انجا که مدیران خود در این سیستم رفتاری نقش ایفا میکنند، باید نحوه مداخله در این سیستم را فرا بگیرند تا بتوانند همکاری مؤثرتری داشته باشند.
منبع: شرکت مشاوره بی سی جی
مترجم: مارال مختارزاده
کتابها و دورههای آموزشی پیشنهادی