.
حالات ذهنی و روانی افراد در حین بحران:
در طی یک بحران، افراد ممکن است طیف گستردهای از احساسات را تجربه کنند. موانع و فاکتورهای روانشناختی میتوانند در همکاری و پاسخ افراد به بحران دخیل باشند. الگوهای مشخصی از موارد ذهنی و روحی در افراد وجود دارد و باید بدانیم که این الگوها بر ارتباطات و نحوه درک پیام تأثیر میگذارند.
عدم قطعیت:
متأسفانه ، در حین بحران سوالات بیشتر از جوابها هستند. در آن زمان ممکن است بزرگی کامل این بحران ، علت این فاجعه و اقداماتی که مردم می توانند برای محافظت از خود انجام دهند ، نامشخص باشد. این عدم اطمینان حتی بهترین سیستمها و مدیران را نیز به چالش می کشد. برای کاهش اضطراب ، افراد به دنبال اطلاعات هستند تا گزینه های خود را تعیین کرده و عقاید خود را تأیید کنند. آنها ممکن است صرف نظر از صحت اطلاعات ارائه شده ، آنها را بپذیرند یا اطلاعات ناراحت کننده و مخالف با نظرشان را انکار کنند.
بسیاری از مسئولان روابط عمومی و رهبران فکر میکنند بهتر است تا در شرایط عدم اطمینان با اطمینان و اعتماد به نفس بالا نظر بدهند. یادآوری این نکته حائز اهمیت است که این اعتماد به نفس بیش از حد همیشه کارگشا نیست. شما میخواهید مردم نگران باشند ، هوشیار باشند و تمام اقدامات احتیاط آمیز را انجام دهند.
بهتر این است که عدم اطمینان را تصدیق کنید. از عدم اطمینان مخاطبان برای ابراز همدردی با آنان استفاده کنید و فرآیند طی شده را برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد وضعیت در حال تحول با آنها به اشتراک بگذارید. این به افراد کمک میکند تا اضطراب خود را مدیریت کنند. از عباراتی مانند این استفاده کنید ، “امروز نمیتوانم به شما بگویم چه چیزی باعث میشود که مردم در شهر اینقدر ناگهانی جان خود را از دست دهند ، اما میتوانم برای شما بگویم که چه کاری انجام میدهیم، این اولین قدم است … “.
ترس ، اضطراب و دلهره
در یک بحران ، ممکن است افراد جامعه ترس ، اضطراب ، سردرگمی و ترس شدید را احساس کنند. به عنوان فرد مسئولی که به روانشناسی بحران توجه دارد، کار ما این نیست که این احساسات را از بین ببریم. درعوض ، می توانید با افراد همدلی کنید. شما میتوانید از جملههایی مانند این عبارت استفاده کنید: “ما قبلاً در جامعه ما با چنین چیزی روبرو نشده ایم و حق دارید وحشتزده باشید اما مطمئن باشید که کل کشور برای مدیریت این بحران بسیج شدهاند. ما تمام تلاشمان را میکنیم تا کمترین آسیب متوجه مردم باشد.”
ترس یک فاکتور روانشناختی مهم در پاسخ به یک تهدید است. جنبههای ترس را در نظر داشته باشید:
- در بعضی موارد ، یک تهدید درک شده میتواند باعث ایجاد انگیزه در افراد برای کمک به دیگران شود.
- در موارد دیگر ، ترس از ناشناختهها یا ترس از عدم اطمینان ممکن است ناتوانکنندهترین پاسخهای روانی در برابر بلایای طبیعی باشد و مانع اقدام موثر افراد شود.
- وقتی مردم می ترسند و اطلاعات کافی ندارند ، ممکن است برای جلوگیری از تهدید به روشهای نامناسبی واکنش نشان دهند.
ارتباطات و انتقال پیامهای درست و به موقع میتوانند با نمایش دقیق ارزیابی از سطح خطر و تهیه پیام های عملی کمک کنند تا افراد در حین بحران احساس درماندگی نکنند.
ناامیدی و ناتوانی:
جلوگیری از ناامیدی و درماندگی یک هدف مهم ارتباطی در روانشناسی بحران است. ناامیدی احساسی است که القا میکند هیچ کس نمی تواند برای بهتر شدن اوضاع کاری انجام دهد. ممکن است مردم بپذیرند که این بحران یک تهدید واقعی است ، اما ممکن است آن تهدید چنان بزرگ شود که احساس کنند وضعیت ناامید کننده است. ناتوانی احساسی است که مردم نسبت به خود دارند و این یعنی هیچ قدرتی برای بهبود وضعیت و محافظت از خود ندارند. اگر شخصی برای محافظت از خود احساس ناتوانی کند ، ممکن است از نظر روحی یا جسمی عقب نشینی کند.
طبق تحقیقات روانشناختی، اگر اعضای جامعه در هنگام بحران احساس ترس ، اضطراب ، سردرگمی و هراس کنترل نشده داشته باشند، به احتمال زیاد احساس ناامیدی یا درماندگی نیز خواهند کرد و این یعنی قادر نیستند کارهایی را انجام دهند که به خودشان و دیگران کمک کنند.
به جای تلاش برای از بین بردن پاسخ های عاطفی یک جامعه در برابر بحران ، به اعضای جامعه کمک کنید با تنظیم یک مسیر عملی ، احساسات منفی خود را مدیریت کنند. اقدامات موثر در طول بحران میتواند به احیای احساس کنترل و غلبه بر احساس ناامیدی و درماندگی کمک کند. کمک به مردم در ان مورد باعث میشود تا احساس قدرت کنند و بدیهی است که ترس آنها کاهش پیدا کند.
انکار:
انکار به فرایند بی توجهی عمدی به آسیب قریب الوقوع یا صدماتی که قبلاً رخ داده است اشاره دارد. انکار به دلایل مختلفی رخ میدهد:
- ممکن است افراد اطلاعات کافی برای تشخیص این تهدید دریافت نکرده باشند.
- آنها ممکن است تصور کنند که وضعیت انقدرها که ادعا میشود بد نیست زیرا آنها آخرین اخطارها را نشنیدهاند ، آنچه را که به آنها گفته شده را درک نکرده اند یا فقط بخشی از یک پیام را شنیدهاند.
- آنها ممکن است پیام را دریافت و درک کنند ، اما چنان رفتار کنند که گویی خطر به اندازهای که به آنها گفته شده بزرگ نیست.
وقتی افراد شک میکنند که تهدید واقعی است ، ممکن است به دنبال تأیید بیشتر باشند. در بعضی از جوامع ، این تأیید ممکن است عوامل دیگری مانند موارد زیر را شامل شود:
- نیاز به مشورت با رهبران جامعه یا کارشناسان متخصص.
- افراد سعی دارند بدانند که ابتدا دیگران چگونه واکنش نشان میدهند.
- این احتمال وجود دارد که پیام هشدار دهنده تهدید تاکنون خارج از تجربه شخص باشد که او به سادگی نمی تواند آن را معنا کند – یا فقط تصمیم به نادیده گرفتن آن گرفته است.
انکار می تواند حداقل تا حدودی از طریق ارتباط روشن و منسجم با یک منبع قابل اعتماد جلوگیری شود. اگر مخاطبان شما پیام مستمر از چندین منبع قابل اعتماد دریافت و درک کنند ، احتمالاً آن پیام را باور کرده و بر اساس آن عمل میکنند.