گاهی حتی والدین، ندانسته ریشههای نوآفرینی و ابتکار را در کودکانشان میخشکانند. تصور کنید کودکتان آسمان را در پایین و جنگل را در بالای صفحه نقاشی کرده است، خورشید را به شکل مثلث کشیده و آن را به رنگ صورتی رنگآمیزی کرده است. واکنش شما چه خواهد بود؟ احتمالاً با ملایمت به او گوشزد میکنید که به اطرافش بیشتر دقت کند و به او توضیح میدهید که خورشید به چه شکلی است و موقعیت زمین و آسمان باید در کجای صفحه ترسیم شود. ناخودآگاه به ذهن کودک چارچوب میدهید و به وی میآموزید در جهت تائید شما رفتار کند. این کتاب به شما کمک میکند تا چارچوب و بینش متفاوتی در مورد خلاقیت و نوآفرینی داشته باشید.
اگر به شما گفته شود میل بیپایانتان برای کسب توفیق و انگیزه قویتان برای رسیدن به هدف، میتواند مزاحم نوآفرینی و ابتکار عمل شود، تعجب نمیکنید؟ با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که هرچه بیشتر برای موفقیت ارزش قائل شوید، بیشتر از ناکامی خواهید ترسید. میل شدید به موفقیت، بهجای هدف گرفتن دستاوردهای منحصربه فرد، ما را به جایی میرساند که برای موفقیت تضمین شده تلاش کنیم. در واقع، انگیزه موفقیت و ترسی که از ناکامی به همراه دارد سد راه برخی از بزرگترین آفرینشگران و کارگزاران تغییر در طول تاریخ بوده است.
به پارادوکس بعدی میپردازیم: تقریباً همه ما این جمله را بارها شنیدهایم: «کارآفرینی مستلزم ریسکهای بزرگ است». تقریباً در تمامی مقالاتی که ویژگیهای لازم برای موفقیت کارآفرینان را برمیشمارند، ریسکپذیری فاکتور مهمی قلمداد میشود. نویسنده در بخشی از کتاب آورده است: «میخواهم این افسانه را که نوآفرینی و ابتکار مستلزم ریسک کردنهای شدید است نقض کنم و متقاعدتان سازم که افراد مبتکر عملاً بسیار معمولیتر از چیزیاند که ما گمان میکنیم. در هر حوزهای، از کسبوکار و سیاست گرفته تا علم و هنر، افرادی که دنیا را با ایدههای خلاقانه بهپیش میبرند به ندرت اسطوره عزم و اراده و تعهد هستند. شاید چون سنتها را زیر سؤال میبرند و وضع موجود را به چالش میکشند، در ظاهر دلیر و مطمئن به نظر برسند؛ اما وقتی لایههای رویی را کنار بزنید، حقیقت این است که آنها نیز با ترس، دودلی و تردید به خود دست به گریباناند». در واقع اگر ریسکگریزید و درموردِ انجامپذیر بودن ایدههایتان تردیدهایی دارید، احتمالاً کسبوکارتان برای ماندن ساخته میشود. اگر قماربازی کلهخراب هستید، کسبوکار نوپایتان بسیار شکنندهتر است.