رضایت و خرسندی مشتری یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی کسبوکارهای نوپا است. سرمایه اصلی این کسبوکارهای نوآور که ارزشی متمایز ارائه میکنند و درعینحال از محدودیت منابع هم رنج میبرند، مشتریان متعهد و وفادار است. اما در بازار رقابتی امروز، کسب رضایت مشتریان کار چندان راحتی نیست. هر کسبوکاری بنا به توانایی خود و شرایطی که در آن قرار دارد، در این زمینه تلاشهایی انجام میدهد؛ اما چگونه میتوان این رکن اساسی را در کسبوکار فرهنگسازی کرد و بهگونهای در بطن شرکت و کارکنانش جاری ساخت؟
تفکر طراحی مفهومی نسبتاً جدید در مدیریت است و یکی از کارکردهای اساسی آن، رفع این چالش است. تفکر طراحی روشی است که توسط طراحان برای حل مشکلات پیچیده استفاده میشود و منجر به دستیابی به راهحلهای اختصاصی و مطلوب برای مشتریان میشود. تفکر طراحی بر مشکل تمرکز نمیکند بلکه بر راهحل و اقدام به سمت ایجاد آینده متمرکز است. در حقیقت تفکر طراحی بر منطق، تخیل، شهود و استدلال سیستماتیک تمرکز میکند تا بتواند نتایج دلخواه را به نفع کاربر نهایی (مشتری) ایجاد کند. تفکر طراحی میتواند به عنوان رشتهای تعریف میشود که از حساسیت طراحان و روشهای آنان برای مطابقت با نیازهای افراد و بررسی امکانپذیری استراتژی در کسبوکار تشکیل میشود و در نهایت منجر به ارزشدهی به مشتری و فرصتهای بازار میگردد.