ایده پردازی دو مرحله دارد:
· خلق ایده
· گزینش و تلفیق ایده ها
خب! متداول ترین راه خلق ایده خطور تصادفی آن به ذهن شماست! یعنی باید به زندگی روزمره خودتان ادامه بدهید تا احیانا ذهن شما در حالت عادی یا با دیدن چیزی خلاقیت به خرج دهد و ایده خلق کند! ولی متاسفانه این روش متداول اغلب عمدی نیست، پس بهتر است به سراغ روش های عمدی برویم.
برای خلق ایده متدهای مختلفی طراحی شده است که همگی از یک اصل پیروی می کنند: خرق عادت! یا به عبارت خودمانی تر: تغییری در وضعیتی که در حال حاضر وجود دارد! برای خلق عمدی ایده باید عمدا وضع موجود را نادیده بگیرید یا به چالش بکشید.
برای شروع خلق ایده ابتدا باید در دو مورد زیر باهم توافق کنیم:
· تا می توانید ایده خلق کنید، از تعداد زیاد گزینه ها نترسید؛ در این مرحله کمیت از کیفیت مهم تر است!
· تا می توانید رویاپردازی کنید! به مشکلات عملیاتی شدن ایده های خود فکر نکنید. در این مرحله نیازی نیست به مسائل عملیاتی و پیاده سازی ایده ها فکر کنید، به علاوه اینکه یادتان باشد اغلب ایده ها در زمانی که خلق شدند اصلا عملیاتی به نظر نمی رسیدند!
قبل از اینکه به سراغ روش مورد علاقه خودم بروم (مورد علاقه ام است چون سیستماتیک تر و مهندسی تر است!) کمی در مورد روش عمومی تر خلق ایده بگویم: جمله سازی با عبارات “ای کاش می شد..” و “چه میشد اگر..”
زندگی روزانه ما پر از جملاتی است که با عباراتی مثل “ای کاش.. ” و “چه می شد اگر..، ” آغاز می شوند (چه این جملات را به زبان بیاوریم چه فقط از ذهن ما بگذرند). سوالات “ای کاش.. ” بیشتر در بیان آرزوها و نیازهایی هستند که هنوز پاسخ داده نشده و می تواند منشا خلق ایده ای نوآورانه و جدید باشد، و سوالات “چه می شد اگر.. ” مفروضات متداول وضعیت موجود را به چالش می کشند.
به مثال های زیر توجه کنید:
· مدیر آموزش یک سازمان: چه میشد اگر دوره های آموزشی خود را به صورت غیر حضوری هم ارائه می دادیم.
· مدیر یک فروشگاه زنجیره ای: چه میشد اگر می توانستیم تمام محصولات خود را با پایین ترین قیمت بفروشیم.
· مدیر یک شرکت هواپیمایی: چه می شد اگر واسط های فروش بلیت را حذف می کردیم و خودمان مستقیما بلیت می فرختیم.
· خریدار یک فروشگاه آنلاین: ای کاش می توانستم نظرات دیگران در مورد هر کالا را هم ببینم و بهتر در مورد خرید تصمیم بگیرم.
· یک کاربر اینترنت: ای کاش می توانستم مستقیما برای هنرپیشه مورد علاقه ام پیغام بگذارم.
· مادر یک کودک: بعضی وقت ها از پاسخ به فرزندم باز می مانم! ای کاش می شد در کمترین زمان پاسخ سوالات فرزندم را پیدا کنم.
· و..
همه موارد بالا و صدها مورد دیگر نقاط شروع مناسبی هستند برای خلق ایده. همین حالا برای تمرین به خلق ایده هایی برآمده از دل ای کاش ها و چه می شد اگرهای بالا بپردازید و بعد از آن خودتان هم شروع کنید به ایده سازی: از دل وقایع و مشاهدات روزانه شما و اطرافیانتان صدها ایده جدید ظهور می کند.
و اما روش مورد علاقه ام: خرق عادت در اجزای مدل کسب و کار. اساس این روش را بر این جمله می دانم: ایده پردازی لزوما خلق یک چیز جدید نیست، می تواند تغییری هرچند در یک چیز قدیمی باشد. پس برای ایده پردازی در کسب و کار می توانیم در اجزای آن تغییر ایجاد کنیم. در این روش برای خلق ایده کسب و کار می توانید غیر از کار بر روی مدل کسب و کار خودتان، بر روی مدل کسب و کار دیگران (برای مثال رقبا) هم کار کنید و با تغییری کوچک آنها را متحول کنید و مالک آن شوید!
در مطلب قبل قبل تابلوی مدل کسب و کار را معرفی کردم و به توضیح اجزای آن پرداختم. برای یادآوری و واضح شدن روشی که در حال توضیح آن هستم مجددا خلاصه ای از آن را آورده ام:
تغییر در هر یک از ۹ جزء سازنده مدل کسب و کار می تواند نقطه شروعی برای نوآوری بزرگ در کل کسب و کار باشد. توجه داشته باشید همانطور که پیش تر هم گفتم تغییر در هر جزء مدل کسب و کار، اجزای دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد (که اگر غیر از این بود، خلق ایده از این روش بیهوده بود). در این مورد چند مثال می آورم و مابقی را به خود شما می سپارم:
تغییر روی جزء بخش های مشتری: آیا می توان غیر از بخش های کنونی مشتریان به بخش های جدیدی هم فکر کرد؟ مشتریان چه نیازهای پنهانی دارند که تا به حال به آنها فکر نشده؟ آیا می توان استفاده از محصول را برای مشتری راحت تر کرد؟
پاسخ به این سوال و سوالاتی از این جنس در جزء مشتری های شما تغییر ایجاد می کند. و این تغییر موجب می شود ارزشی که به مشتری پیشنهاد می کنید دچار تغییر شود. به همین ترتیب جریان های درآمدی و احتمالا منابع، فعالیت ها و هزینه های شما و حتی مابقی اجزا هم تغییر خواهد کرد.
مثال: موسسه آموزش زبان الف تا کنون تنها به آموزش شرکت کنندگان ساکن تهران پرداخته است. این موسسه با تغییر بخش هدف، ساکنان شهرستان ها را هم به این جزء کسب و کار خود می افزاید و به این ترتیب در ارزش پیشنهادی خود به مشتریان، آموزش های مجازی را نیز اضافه می کند. در مورد تغییرات سایز اجزای مدل کسب و کار این موسسه مانند جریان های درآمدی، ساختار هزینه، منابع و .. شما بگویید!
تغییر روی جزء ساختار هزینه: آیا می توان به نحوی ساختار هزینه را تغییر و هزینه ها را کاهش داد؟
احتمالا در مورد شرکت هواپیمایی ساوت وست (South West) شنیده اید که با کاهش هزینه های مربوط به تشریفات پذیرایی در طول سفر توانست ارزان ترین پروازها را در ایالات متحده به مسافران هوایی ارائه دهد. همین شرکت با تغییر در جزء ارزش پیشنهادی (تعهد ارائه پروازهای سریع به مشتری) به فکر ایجاد شبکه مسیرهای نقطه به نقطه افتاد و اجزای دیگر خود به خصوص منابع و فعالیت ها را دچار دستخوش کرد و از این طریق توانست قدم دیگری در بهبود کسب و کار خود بدهد.
تمرکز شرکت هواپیمایی ایزی جت (Easy Jet) بر روی تغییر ساختار هزینه ها و ایجاد پروازهای ارزان باعث شد در سال ۱۹۹۹ از شعار شرکت هواپیمایی مطلوب وب استفاده کند. این شرکت توانست از طریق ارائه ارائه تسهیلات برای رزروهای آنلاین مانند تخفیف ۵ پوندی، هم هزینه های مربوط به آژانس های مسافرتی را کاهش دهد (تغییر در جزء هزینه) و هم پروازهای ارزان به مشتریان بدهد (تغییر در اجزای مشتری و ارزش پیشنهادی)
این دو نقطه شروع و مثال های آن شروع خوبی برای درک روش تحلیل کسب و کارهای موجود و خلق ایده های جدید از آن بود. باز هم تاکید می کنم هر کدام از این ۹ جزء می تواند نقطه شروعی باشد و گاهی اوقات ایده پردازی از طریق تغییر در مدل کسب و کار با تغییر در بیش از یک جزء نیز انجام می شود.
اگر تا الان با من همراه بوده باشید با کلیت مدل کسب و کار مجازی و تابلوی اعجازانگیز آن آشنا شده اید. در مطلب قبلی از داشتن ایده به عنوان مهم ترین عامل موفقیت کسب و کارهای مجازی و شروع راه اندازی (یا ایجاد تحولی مثبت) در آنها یاد کردم که شامل دو مرحله اصلی بود: ۱- خلق ایده ها و ۲- گزینش و تلفیق ایده ها. برای خلق عمدی ایده دو روش کاربردی را گفتم:
· کند و کاو در سوالات “چه می شد اگر..” و “ای کاش..”
· خرق عادت در مدل کسب و کار از طریق تغییر روی یکی از اجزای ۹گانه آن (۱-بخش های مشتری/ ۲- ارزش پیشنهادی / ۳- کانال ها / ۴- ارتباطات / ۵- جریان های درآمدی / ۶- منابع کلیدی / ۷- فعالیت های کلیدی / ۸- شرکای کلیدی / ۹- ساختار هزینه)
بحث امروز ما در مورد گزینش و تلفیق ایده ها برای رسیدن به بهترین است. در یک کلام پاسخ به این سوال که از میان ایده هایی که خلق کردیم کدام را انتخاب کنیم؟ البته همیشه لزوما قرار نیست تنها یک ایده را انتخاب کنید، ایده کسب و کار شما می تواند از دل چند ایده بیرون بیاید. پس اسم این فرآیند را گزینش و تلفیق ایده ها می گذارم که در آن ایده های اولیه بررسی می شوند، از تعدادشان کاسته می شود و یا با هم ترکیب می شوند و ایده جدیدی را به وجود می آورند.
——–
طوفان فکری
قبل از اینکه وارد وارد بحث گزینش و تلفیق ایده ها بشویم می خواهم روشی را توضیح بدهم که در هر دو مرحله ایده پردازی کاربرد دارد و شاید بسیاری از شما نام آن را شنیده باشید: طوفان فکری
هشدار! جمعی بودن روش طوفان فکری علی رغم اینکه یک مزیت محسوب می شود یک خطر بالقوه بزرگ برای ایده های کسب و کارها دارد و آن به سرقت رفتن ایده است. این خطر در کسب و کارهای مجازی بزرگ تر می شود، جایی که کپی برداری راحت تر است و راه اندازی یک کسب و کار نیاز به زمان و سرمایه کمتری دارد. پس اگر قصد داری به صورت جمعی به ایده پردازی بپردازید دقت کنید که در چه جمعی این کار را انجام می دهید!
خیلی خلاصه اینکه طوفان فکری جلسه ای است که در آن افرادی به ایده پردازی می پردازند، ایده های همگی بدون اعمال نظر یا قضاوت نوشته می شود تا در موقع مناسب بررسی شود. ولی در مورد نحوه برگزاری این جلسه نکات مهمی وجود دارد:
· یک جمع ناهمگن باشید: ایده های نو فقط در ذهن افرادخلاق یا متخصص یا دارای تحصیلات بالا جرقه نمی زند! افراد با ویژگی های مختلف زوایای دید متفاوتی دارند که می تواند در خرق عادت و کشف ایده های جدید بسیار موثر باشد. برای داشتن یک تیم متنوع در طوفان فکری باید افرادی از سنین، شغل ها، تحصیلات، تجارب، پیش زمینه های فرهنگی و در یک کلام نگرش های متفاوتی را گرد هم آورد.
· کمیت مهم تر از کیفیت است: قضاوت ایده را به تعویق بیاندازید! در طوفان فکری کمیت مهم تر از کیفیت است.
· از قبل آماده شوید: بهتر است قبل از شروع جلسه طوفان فکری پیش زمینه ای در مورد ایده داشته باشید و مقداری در مورد آن مطالعه کرده باشید یا ایده های مشابه را بررسی کرده باشید.
· تمرکز داشته باشید: در جلسه ایده پردازی از موضوع اصلی پرت نشوید. هر جلسه طوفان فکری برای مدیریت، نیاز به یک تسهیل گر یا مدیر جلسه بی طرف دارد.
————–
برای اولویت بندی و گزینش اولیه ایده های منتخب نیاز به توافق بر سر یک سری معیار دارید. این معیارها تعیین می کنند کدام ایده ها برای راه اندازی جذاب تر خواهد بود. من برای شما مهم ترین معیارهای تصمیم گیری در مورد موفقیت کسب و کارهای مجازی را لیست می کنم ولی به این معنا نیست که شما نمی توانید معیارهای شخصی خودتان را داشته باشید!
· آیا ایده به حد کافی بدیع است؟ (مثلا ارزشی جدید و متفاوت با ارزش های کنونی به مشتریان ارائه دهد یا مشتریان جدیدی را شناسایی کرده باشد)
· آیا ایده دارای مدل درآمدی قابل توجهی است؟ (درآمدزاست؟)
· آیا کسب و کار حاصل از این ایده به میزان کافی برای کپی برداری و ورود رقبا یا تازه واردان دشوار است؟
توضیح: در حوزه کسب و کارهای مجازی معیار امکان و هزینه پیاده سازی ایده را دست کم در گزینش اولیه مهم نمی دانم. نوآورانه بودن و برخورداری از یک مدل درآمدی مناسب به اندازه کافی صلاحیت یک ایده را برای پیاده سازی تایید می کند.
در گزینش اولیه، لزوما قرار نیست برای معیارها مقادیر کمی درست کنید! می توانید میزان تناسب هر ایده با هرکدام از این معیارها را را با خودتان یا با دیگران به بحث بنشینید و ایده های نامناسب را حذف کنید.
با نگاه کلی به ایده ها و سنجش کیفی آنها با سه معیاری که گفتم می توانیم از تعداد ایده ها کم کنیم و جذاب ترین آنها را برای راه اندازی انتخاب کنیم. دقت کنید؛ جذاب ترین، نه ممکن ترین! برای گزینش نهایی و اینکه ببینیم چه ایده ای برای راه اندازی مناسب تر است به سراغ تابلوی مدل کسب و کار می رویم.
اگر خیلی خوشبخت باشید و تمام ایده های شما در فیلتر گزینش اولیه حذف نشده باشند (بدیع باشند، کپی برداری از آنها دشوار باشد و درآمدزا باشند) به مرحله ای می رسید که از چند ایده جذابی که در مقابل خود دارید یکی را برای اجرا انتخاب کنید. در این مرحله برای رسیدن به ایده مطلوب خود:
· هر ایده را بر روی تابلوی مدل کسب و کار تصویرسازی کنید. حسن بزرگ این تابلو توانایی نمایش کسب و کار شما در یک نگاه است که توانایی تحلیل جامع و البته سریع را در اختیار شما می گذارد.
· تابلوی مدل کسب و کار هر ایده را روبروی خود بگذارید و تمام اجزای آن را به چالش بکشید! به سوالات مربوط به هر بخش پاسخ بدهید و به این ترتیب مدل مربوط به هر ایده را زیر سوال ببرید یا از آن دفاع کنید. ببینید آیا در هرکدام از اجزای آن مزیتی دارید که شما را از دیگران متمایز کند؟ (چند نمونه از سوالاتی که می توانید بعد از کشیدن تابلوی مدل کسب و کار هر ایده در مورد اجزای آن بپرسید را در شکل آورده ام)
· مقایسه کنید و تصمیم بگیرید در نهایت مدل کسب و کار کدام ایده اقتصادی تر و ممکن تر است.
سخن پایانی؛ تلفیق چند ایده: ممکن است یک ایده از پس از بررسی کلیات مدل کسب و کارش ایده خوبی به نظر نرسد و رد شود ولی با این حال جزئی از اجزای ۹گانه مدل کسب و کارش خلاقانه باشد (مثلا مدل نوآورانه ای در کاهش هزینه ها داشته باشد). شما می توانید با تلفیق اجزای مدل کسب و کار ایده های منتخب ایده اصلی خود را تکمیل و بهینه کنید.
7 دیدگاه ها
برای اعتبار سنجی ایده ها و بررسی تجاری بودن یا اجرایی شدن آن ها می توان از افراد متخصص که در شتابدهنده ها هستند کمک گرفت. شتابدهنده های خارجی در این حوزه ها خیلی فعال هستند اما از شتابدهنده های ایرانی تعداد انگشت شماری مثل پیدایش و… هستند که می توانن کمک کنند.
منم مقاله ای درمورد ایده چیست رو در پیدایش خوندم که بسیار مفید بود مانند مقاله شما
برای خلق ایده میشه شتابدهنده هایی مثل پیدایش و… مراجعه کرد چون مختصص های زیادی در اونجا هستند که می تونن کمک کنند
برای ایده های کسب و کاری میشه از شتابدهنده های استارتاپ که توی ایران هم وجود دارند مثل پیدایش و… کمک گرفت
با سلام. ممنون از مطالعهی مطلب و اظهار نظرتون.
ایده چیست؟ پایه راه اندازی استارتاپه؟ از پیدایش شنیدم باید برای راه اندازی یه استارتاپ حتما ایده خوب داشته باشیم
دقیقا، داشتن ایده خوب به ثبت اختراع و پیداکردن اسپانسر خیلی کمک میکنه