شرکت مشاوره مدیریت مککنزی برای بررسی میزان تمایل شرکتها به انتصاب مدیران مالی در موقعیتهای بالای سازمانی، مصاحبه ای با سرمایه گذاران، اعضای هیئت مدیره، مشاوران خارجی، مدیران مالی و مدیران عامل انجام داده است. نتایج غیررسمی نشان میدهد به ازای هر فردی که معتقد است مدیران مالی میتوانند مدیرعاملان خوبی باشند، یک نقر کاملا با این موضوع مخالف است. پاسخ دهندگان ارزش بالایی برای چندین ویژگی کلاسیک مدیران مالی مثل: توانایی برقراری ارتباط با سهامداران، تمرکز بر ایجاد ارزش سهامداران و ایجاد معیارهای عملکرد و کنترل بر امور قائل بودند. از سوی دیگر انتقادی که وجود داشت این بود که مدیران ارشد مالی اغلب مهارتهای رهبری پایینی دارند و در انگیزه و الهام بخشی به تیم ها ضعیف هستند و تمایل دارند تا کنترل خود را بر سازمان حفظ کنند.
در این مقاله پیشنهاداتی برای آن دسته از مدیران مالی که تمایل به رشد و ارتقای سازمانی دارند، ارائه شده است تا آنها بتوانند مهارتهایی را که معمولا مدیران عامل نیاز دارند، کسب کنند. تحقیقات نشان میدهد که مدیران مالی می توانند به بالاترین مراتب شغلی برسند و موفقیتآمیز عمل کنند. اما به هر حال لازم است که مهارتهای افراد با نیازهای خاص شرکت مطابقت داشته باشد.
این مهارتهای کلیدی، مدیران مالی را به رهبرانی اثربخش در شرکتها و کسبوکارهای چندملیتی بزرگ تبدیل میکنند، که در آن اعداد به یک زبان مشترک تبدیل میشوند که بسیاری از کسبوکارها را با هم مرتبط میکند. به طور مشابه، تخصص مدیران عاملی با سابقه مالی در شرکت هایی با دارایی سنگین در کسبوکارهای کم رشد و کمحاشیه به آنها اجازه می دهد تا بر روی بهینهسازی بازده سرمایه و کنترل هزینهها تمرکز کنند.
مدیران مالی کاندید خوبی برای مدیرعاملی به خصوص در زمان استعفای مدیرعامل یا فقدان یک برنامه واضح جانشینی محسوب میشوند. همانطور که یکی از پاسخدهندگان توضیح داد، “مدیران مالی سابق افرادی کاربلد و دارای یکپارچگی بالا” و “یک رابط میان شرکت با بازارهای سرمایه” هستند. بنابراین انتخاب مدیر عاملی با سابقه مالی امکان حفظ دیگر بخشهای سازمانی را بیشتر خواهد کرد.
گذار از مدیر مالی به مدیر عاملی:
هنگامی که مدیران مالی شامل این ارتقا منصب میشوند، همه چیز به آسانی برایشان رو به راه نمیشود. مدیران مالی سابق نهتنها باید با چالشهای معمول مدیر عاملی مواجه شوند، بلکه در بسیاری از موارد، رویکرد خود را نسبت به کسبوکار به شدت تغییر میدهند. چالشهای اساسی در مرحله گذار از مدیر مالی به مدیر عاملی عبارتند از:
- تطبیق با ذهنیت مدیرعاملی:
آن دسته از مدیران مالی که مدیر عامل میشوند باید نقش مالی خود را در اسرع وقت فراموش کنند و دیدگاه جامعتری از کسبوکار داشته باشند. به طور خاص، آنها باید بر کل سازمان تمرکز کنند نه صرفا بر اعداد و ارقام. و این کار از طریق گذراندن وقت در بخش عملیاتی ، ارتباط با مشتریان و برقراری رابطه اثربخش با سهامداران اتفاق میافتد.
نتایج نشان میدهد که مدیران مالی باید از کنترلگری جلوگیری کنند. آنها باید عادتهای آشنا از نقشهای قبلی خود را در امور مالی و کنترل رها کرده و به تیمهای جدیدشان فضای کار و فعالیت مستقل بدهند. مهمتر از آن این است که به جای اینکه با نظارت و کنترلگری بیش از حد مدیران مالی جدید را محدود کنید از آنان بعنوان ابزاری برای هدایت عملکرد مالی استفاده نمایید.
مدیران مالی سابق نیاز به تشخیص محدودیتهای خود و ساخت یک تیم مکمل دارند. به طور خاص، این تیم باید قابلیتهای بازاریابی قوی، عملیات و فروش داشته باشد و از افرادی تشکیل شود که ترکیب مناسب کسبوکار و مهارتهای بینفردی را داشته باشند.
آن دسته از مدیران مالیای که مدیرعامل میشوند، میتوانند یک مجموعه منحصربهفرد از مهارتها را به ارمغان بیاورند. کسانی که تواناییهای مدیریت خود را در اوایل کار تقویت میکنند، کاندیدای جدیتری برای نقش مدیرعاملی هستند و تمرکز مستمر بر ارزش سهامدار برای کسانی که قصد مدیرعامل شدن ندارند، میتواند آنها را به عضو موثری از هیئت مدیره مبدل کند.
منبع: mckinsey
مترجم: مارال مختارزاده