مهارتهای مدیران موفق چیست؟ تصور کنید یک باغبان هستید و یک روز صبح یکی از گیاهان خود را در وضعیت نسبتاً رقتانگیزی میبینید. مثلا برگهای آن را زرد، پژمرده یا چروکیده شده می یابید و ساقههای آن را شکننده میبینید، شما چهکاری انجام خواهید داد؟ عقل سلیم به شما میگوید که بفهمید چرا گیاه در چنین وضعیت بدی قرار گرفته است تا بتوانید کاری در مورد آن انجام دهید. شاید آب کافی به آن نداده اید؟ یا زیادی به آن آب داده اید؟ آیا خاک را به درستی کود داده اید؟ آیا برای مدت طولانی زیر نور خورشید نگه داشته شد؟ یا به اندازه کافی نور دریافت نکرده است ؟
هنگامی که باغبان میبیند گیاهی به خوبی رشد نمیکند، گیاه را مقصر نمیداند و به او نمیگوید که باید بیشتر تمرکز کند یا بیشتر تلاش کند. در عوض، باغبان کنجکاو میشود تا علت را بیابد و مسئولیت خراب شدن گیاه را شخصا به عهده میگیرد، احتمالا او رسیدگی بیشتری به گیاه می کند: خاک تازه، نور مطلوب، مقدار مناسب آب و تغذیه، تا بتواند وضعیت گیاه را بهبود ببخشد! شما در واقع باغبان تیمتان هستید، اگر افراد تیم شما از زیر کار در میروند، یا به نظر میرسد که خیلی درگیر مسئولیتهایشان نیستند، این شمایید که باید آنها را هدایت کنید و به علت اصلی مشکلات پی ببرید.
در روند همکاریمان به عنوان یک مربی (کوچ) در استارتآپهایی با رشد سریع یا برندهای معتبر، متوجه شدیم که رهبرانی که بیشتر شبیه باغبانها عمل میکنند و مسئولیت کامل تیمشان را بر عهده میگیرند، اغلب نتایج نهایی بهتری نسبت به رقیبان خود به دست میآورند. به زبان ساده، این مدیران از صمیم قلب رهبری میکنند.
در اینجا چگونگی این مدل رهبری را برای شما شرح میدهیم:
مدیران موفق مسئولیت کامل رهبری تیم را بر عهده میگیرند.همه اعضای تیم شما نمیتوانند دقیقاً آنچه که برای شکوفایی خلاقیتشان و مشارکت بهتر در تیم نیاز دارند را بیان کنند.
به عنوان مدیر آنها، این مسئولیت بر دوش شما است که گفتگوهای سخت را آغاز کنید و افراد را به جهتی هدایت کنید که کم کم بتوانند در مورد وضعیت خود صحبت کنند. بهتر است تلاش کنید آرام آرام به موضوع اصلی نزدیک شوید تا افراد بتوانند با احساس آرامش مسائل خود را مطرح کنند.
مهارتهای مدیران موفق باید بتوانند جزئیات مشکل را بیابند.هنگامی که عضو تیم شما کمی اطلاعات اولیه به شما داد (حتی ممکن است یک “بله” یا “شاید” ساده باشد) کلاه باغبان خود را بر سر بگذارید و به کشف جزئیات آن اطلاعاتی که واقعاً نیاز دارید بپردازید.
وقتی به نیازها فکر میکنیم، بیشتر به یاد هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو از دهه ۱۹۳۰ می افتیم. این تئوری بیان میکند که اقدامات و انگیزههای ما توسط پنج نیاز اصلی تغذیه میشوند. قبل از اینکه به سمت نیازهای پیچیدهتری مانند عزت نفس، احترام به خود و خودشکوفایی برویم، ابتدا باید نیازهای اساسی خود مانند غذا، آب، سلامتی و امنیت را برآورده کنیم. البته تحقیقات جدیدتر نشان داده است که افراد نیازهای متنوعتری نسبت به آن پنج سطح دارند. در واقع، نیازهای هر یک از ما معمولاً ترکیبی منحصر به فرد از نیازهای فیزیکی، احساسی و محیطی است و تا حد زیادی به ترجیحات فردی ما بستگی دارد.
میتوانید با کمک سوالات زیر در مورد آنچه که عضو تیم شما با آن دست و پنجه نرم میکند اطلاعات بیشتری کسب کنید.
آیا از خود مراقبت میکنید؟
آیا خوب غذا میخورید و خواب کافی دارید؟
آیا برنامه ورزشی دارید؟ یک روال ذهن آگاهی چطور؟
ممکن است ابتدا فکر کنید که این سؤالات به شما مربوط نمیشود، اما اگر سلامت جسمی و فیزیکی پایه برای عملکرد بهینه در سازمان ضروری است (که همینطور است)، آنها کاملاً به شما مربوط میشوند. علاوه بر این، شروع گفتوگو پیرامون این نیازهای فیزیکی اولیه در سازمان، به افراد کمک می کند احساس کنند که میتوانند نیازهای عاطفی خود را نیز مطرح کنند..
در کار با تیم چه احساسی دارید؟
آخرین باری که احساس کردید برای زحماتتان در تیم قدردانی به عمل آمده، چه زمانی بوده است؟
ما اغلب به نیازهای عاطفی در زمینه یک رابطه عاشقانه یا خانوادگی فکر میکنیم، اما آنها در محل کار هم به همان اندازه مهم هستند. زمان ما بیشتر از اینکه در خانواده مان صرف شود در کنار همکارانمان میگذرد. افراد دارای سطوح مختلفی از نیازهای مربوط به تعلق و وابستگی هستند، مثلاً آنها نیاز به قدردانی و امنیت روانی دارند. وقتی مدیر افراد خود را تحسین میکند، افراد بهره وری بیشتری دارند. تعلق زیاد در محل کار با کاهش ۵۰ درصدی ریسک جابجایی مرتبط است و ایمنی روانی میتواند بر خلاقیت بهتر در میان تیم تأثیر بگذارد.
وظیفه شما این است که ترجیحات خاص تیم خود را در هر یک از این دستهها کشف کنید. اینکه با افراد به عنوان فردی با نیازهای منحصر به فرد رفتار کنید، به آنها کمک میکند احساس امنیت کنند. برخی از مردم دوست دارند همیشه تنها باشند و در خانه کار کنند، در حالی که برخی دیگر به جز در فضای کار رسمی نمیتوانند به بهره وری برسند.
نکته مهم ایجاد سیاستهایی است که نیازهای فرد را با نیازهای گروه متعادل کند. یک باغبان خوب کل باغ را بیش از حد آبیاری نمیکند تا یک گیاه رشد کند.
در مورد دفتر یا محل کار خود چه احساسی دارید؟
آیا خیالتان راحت است که میز مشخصی دارید؟
آیا از امکاناتی که داریم راضی هستید؟
محیطهای فیزیکی که ما در آنها کار میکنیم بیش از آنچه فکر میکنید اهمیت دارند. مجموعهای از مطالعات نشان داده است که عوامل محیطی مانند دسترسی به فضاهای سبز، نور طبیعی، هوای تازه، زیباییشناسی و نزدیکی به همکاران، همگی بر میزان خلاقیت و بهرهوری ما تأثیر دارند. اگر تا به حال در یک اتاقک زیر لامپهای کم نور و بدون دید به دنیای بیرون کار کرده اید، دقیقاً میدانید که در مورد چه چیزی صحبت میکنیم.
بهعنوان یک مدیر، ممکن است سرمایهگذاری در فضاهای کاری زیبا و با نور کافی یا خرید مبلمان اداری راحت و ایجاد محیطی با رعایت اصول زیباییشناختی برای اعضای تیم تان اکنون در الویت شما نباشد اما با دادن آزادی به افراد برای حرکت در دفتر، کار کردن از فضای کنار پنجره یا کار در یک کافی شاپ راحت در بعدازظهر میتوانید بهره وری افراد را به شکل قابل توجهی ارتقا بخشد.
صحبت کردن درباره ی مسائل و مشکلات با عمل کردن درباره آن و اقدام به حل آن متفاوت است، میتوانیم ساعت ها درباره یک موضوع صحبت کنیم اما تا زمانی که اقدام موثری درباره آن انجام ندهیم، انگار اصلا کاری انجام نگرفته است، به عنوان مدیر موثر یک تیم بهتر است بعد از برنامه ریزی و مشورت و بررسی راه حل ها، یک تصمیم قاطع بگیرید، افراد را از تصمیمتان آگاه کنید و تیمتان را تا رسیدن به هدف همراهی کنید .
با توجه به آنچه از تیم خود میشنوید، ممکن است به راه اندازی یک اتاق استراحت و چرت زدن در آن (گوگل آن را دارد!)، کمک هزینه عضویت در باشگاه، در دسترس قرار دادن مربیها و کوچینگ ها برای رشد و ارتقای سطح افراد و یا استفاده از روانشناس برای مسائل مربوط به سلامت روان، فکر کنید و برای آن اقدامات لازم را به عمل بیاورید. حتی اگر نتوانستید برای همه چیز بودجه ای در نظر بگیرید، مطمئن شوید که افراد تیم شما میبینند که شما اقدامی انجام داده اید. اگر افراد توجه داشته باشند که شما به نیازهای آنها اهمیت میدهید و مدافع نیازهای آنها هستید، احساس ارزشمندی میکنند.
تمام سرمایه گذاریهای شما در برنامه ریزیهای جدید برای حمایت از نیازهای افراد تیمتان بیهوده خواهد بود اگر افراد زمانی برای استفاده از این امکانات نداشته باشند. جلسات پشت سر هم، زمان های کم برای تحویل پروژه های سنگین، یا ارسال پیام و ایمیل در تمام ساعات شبانه و روز، همگی باعث میشوند افراد احساس کنند که حتی برای غذا خوردن زمان کافی ندارند، چه برسد به مدیتیشن، ورزش و یا صحبت کردن مورد نیازهای عاطفی خودشان .
ما به همه مدیران توصیه میکنیم که انتظارات معقول و منطقی در مورد ساعات کاری داشته باشند، آنها باید تلاش کنند تعادل در ساعت کاری را پیدا کنند به طوریکه جریان کاری سازمان نباید باعث ایجاد استرس در افراد شود و از آن طرف هم باید طوری باشد که پروژه ها در ساعت تعیین شده به اتمام برسند . شما به عنوان یک مدیر باید مانند یک باغبان خوب، خلاق باشید و روشهای مختلف را امتحان کنید تا ببینید چه چیزی برای شما و تیمتان مفیدتر است.
برای مدت طولانی، مدیران به روشهای معمول رهبری کرده اند. آنها به هر قیمتی بر تولید تمرکز کرده اند و حالا توجهشان به عواقب نادیده گرفتن نیازهای متنوع کارکنان خود جلب شده است. روزهایی که تیمها قرار بود نیازهای شخصی خود را در خانه رها کنند و فقط روی آنچه شرکت میخواهد تمرکز کنند، گذشته است. مدیرانی که با کارمندان خود مانند گلهایی رفتار میکنند که نیازهای متفاوتی برای شکوفه دادن دارند، به احتمال زیاد سال به سال برداشت پرباری از تیمهای بسیار قوی و نتایج استثنایی دارند.
منبع: مجله کسبوکار هاروارد
مترجم: راحیل علی گودرز