چند سالی است که در کشور جوایز متعددی برای مدیران و سازمانها اعطا می شود. این جوایز دو دسته اند، برخی از آنها با هدف ترغیب و توجه سازمانها به یک موضوع مهم و تاثیر گذار در تعالی و بهبود عملکرد سازمانها طراحی می شوند. به طور معمول این جوایز بر اساس یک مدل تجربه شده و قابل دفاع طراحی می شوند و علاوه بر این شامل مکانیزمهای لازم برای ارزیابی و سنجش بی طرفانه موفیقت سازمان در پیاده سازی این مدل هستند. البته در عمل ممکن است به این جوایز و سازو کارهای آنها نقدهایی هم وارد باشد.
دسته دوم جوایز که عمدتا با هدف تامین مالی طراحی شده اند معمولا فاقد هیچ نوع مدل تجربه شده ای هستند و طبعا فرایندهای ارزیابی روشن و شفافی نداشته و در بیشتر موارد اساسا فاقد هر گونه فرایند ارزیابی هستند. در صورتی که مدیر سازمانی بوده باشید احتمالا در طول سال به طور مداوم با تماسهای تلفنی، نمابرها، ایمیلها و پیامکهایی مواجه می شوید که اعلام می کند شما یا سازمانتان موفق به افتخار آفرینی فوق العاده ای شده اید و شایسته دریافت تندیس هستید. اعطای این تندیس در مراحل بعد منوط به پرداخت مبلغی به برگزار کنندگان جشنواره یا کنفرانس می شود. نکته مهم این ماجرا این است که هر دو طرف اهدا کننده و دریافت کننده جایزه به خوبی از مضحک بودن کل این پروسه آگاهی دارند، اما با این حال مبلغ درخواستی را پرداخت می کنند و خود و سازمانشان را مفتخر به دریافت این جایزه کرده و در تبلیغات سازمان با افتخار دریافت این جایزه را اعلام می کنند. نکته جالبتر ماجرا این است که تعدادی از سازمانهای دیگر نیز کسب این افتخار پوشالی را به سازمان دریافت کننده جایز تبریک می گویند.
احتمالا گفته شود در بازار عرضه و تقاضای جایزه این یک معامله طبیعی است و ارتباطی با دیگران ندارد اما از آنجا که این امر بر فرهنگ کسب و کار و عمومی کشور تاثیر گذار بوده و خواهد بود نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود.
اما چگونه می توان موانع سیستمی در مقابله با این روال ناپسند قرارداد؟ راه حل ساده ای که بعضا بسیاری بر آن تاکید دارند ارزیابی و مجوز دادن به جوایز توسط نهادهای دولتی است. این راه حل پیش از این آزمون شده است و عدم کارآیی آن اثبات شده است. معمولا عرضه کننده جایزه توانایی تاثیر گذاری بر نهاد مجوز دهنده را دارد و با شیوه هایی که در آن خبره است مجوز لازم را دریافت می کند و یا اینکه با بی توجهی به این قوانین و مقررات با کمک افراد تاثیر گذار این نهادها را دور می زند.
اگر بپذیریم نیاز به این جوایز در سازمانها است که باعث شکل گیری عرضه میشود باید با مکانیزهای مختلف آنقدر به جوایز اصولی اعتبار بخشید که جوایز تازه از راه رسیده بی پشتوانه نتوانند به سادگی فرصت حضور و درخشش در بازار را بیابند. یکی از مهمترین جایگاه های این جوایز در انجمن های حرفه ای است که برایشان اصالت و اعتبار حرفه ای مهم است. این انجمن ها باید در حرفه خود با رصد مناسب نیازها اقدام به طراحی جوایز حرفه ای و اجرای مناسب آن کرده و در طول زمان با پایبندی به اصول حرفه ای، برند و شهرت این جوایز را به حدی افزایش دهند تا هر سازمانی جسارت عرضه یک جایزه بدون اعتبار را نیابد و همینطور سازمان های دریافت کننده این جوایز نیز جسارت بالیدن به جوایز پوشالی بی اعتبار را نداشته باشند.
همینطور انجمن های حرفه ای می توانند با ایفای نقش موثرتر به جوایز اصولی که برگزار می شود اعتبار بخشند. آنها با اعلام فهرست سالیانه جوایز مورد تایید در حرفه خود می توانند راه را بر رفتار های غیر حرفه ای و غیر اخلاقی ببندند.
در سطح فردی نیز پرهیز از وارد شدن به این رویکرد نامیمون در هر جایگاهی ضروری است، هم در دریافت این گونه جوایز، هم در ترویج آن و هم در مشارکت در آن.