امروزه سرمایههای خارجی یکی از منابع بسیار مهم در تامین منابع مالی پروژههای سرمایهگذاری در هر کشوری به حساب میآیند. البته این نوع سرمایهگذاریها جز نفع مالی، مواهبی چون ارتقای تکنولوژی، توسعه و بهبود ساختارهای مدیریتی، بهبود کیفیت کالاها، خدمات و ارتقای عملکرد نیروی انسانی داخلی، ایجاد بازارهای صادراتی و حرکت به سمت اقتصاد آزاد را به همراه دارند.
کمبود منابع هر کشوری، بهترین دلیل برای آن است که مدیران و سرمایهگذاران به دنبال جذب منابع در کشورهای دیگر باشند. در علم اقتصاد جذب منابع از کشورهای دیگر را سرمایهگذاری خارجی مینامند که معمولا به دو شیوه انجام میگیرد: سرمایهگذاری پورتفولیوی خارجی (FOREIGN PORTFOLIO INVESTMENT=FPI) و سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FOREIGN DIRECT INVESTMENT=FDI) . پژوهشها نشان می دهند سرمایه گذاری مستقیم خارجی به هر علت و شکلی که صورت پذیرد، اثرات قابل ملاحظهای روی متغیرهای کلان اقتصادی از جمله کاهش نرخ بهره، کاهش نرخ ارز، افزایش رشد اقتصادی، افزایش درآمد مالیاتی دولت، کاهش بدهی دولت، بهبود توزیع درآمد، انتقال تکنولوژی، افزایش اشتغال، توسعه صادرات، کاهش واردات و تاثیر مثبت در تراز پرداخت ها دارد. همین موضوع اهمیت جذب سرمایههای خارجی را نشان میدهد. در این نوشته ابتدا تعریفی مختصر از انواع سرمایهگذاریهای خارجی ارایه میشود. سپس بر اساس آمار اخیری که موسسه انکتاد ( جولای ۲۰۱۱) ارایه کرده است، شاخص سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سال ۲۰۱۰ در دنیا و ایران بررسی و با کشورهای منطقه مقایسه میشود.
در این حالت سرمایهگذار خارجی در اداره واحد تولیدی نقش مستقیم نداشته و مسئولیت مالی نیز متوجه وی نیست. از انواع این سرمایهگذاریها میتوان به خرید اوراق قرضه و سهام شرکتها در معاملات بورس و قبوض سپرده در بانکهای خارجی اشاره کرد. مهمترین ویژگی سرمایهگذاری پورتفولیوی خارجی FPI، فرار بودن آن است. یعنی هر زمان سرمایهگذار خارجی اراده کند میتواند با فروش اوراق و سهام شرکت، سرمایهاش را از بانکها برداشته و آن را به کشور خود یا سایر کشورها منتقل کند.
تعریف موسسه انکتاد از این نوع سرمایهگذاری عبارت است از سرمایه گذاری که متضمن مناسبات بلندمدت بوده و منعکسکننده کنترل و نفع مستمر شخصیت حقیقی یا حقوقی مقیم یک کشور در شرکتی واقع در خارج موطن سرمایهگذار باشد. بهعبارت سادهتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهمنظور کسب منفعت دایمی و همیشگی در کشوری غیر از کشور سرمایهگذار صورت میگیرد و نتیجه آن کسب حقرای موثر در مدیریت شرکت است. مثلا ایجاد شعبهای از شرکت الجی در ایران یا تاسیس فروشگاههایی مدرن که اخیرا در تهران شروع به فعالیت کردهاند با مالکینی که سرمایه خود را از خارج از ایران آوردهاند، نوعی سرمایهگذاری مستقیم خارجی به حساب میآید.
بلندمدت بودن سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز از ویژگیهای مهم آن به حساب میآید و به همین منظور این نوع سرمایهگذاری موثرترین و واقعیترین نوع سرمایهگذاری خارجی است که در واقع، یکی از چرخههای اقتصاد جهانی نیز بهشمار میآید. در این نوع سرمایهگذاری، سرمایهگذاران خارجی به شکل مستقل یا مشارکتی در تولید و ساخت کالا، استخراج مواد اولیه و سایر مراحل فعالیت اقتصادی در کشور میزبان حضور مییابند. این شیوه نسبت به FPI دو مزیت قابل توجه دارد.
استفاده از منابع FDI، مضرات FPI نظیر تضمین سود، تعهد دولت و در نتیجه بحران بدهیها را ندارد.
در این شیوه، سرمایهگذاران خارجی با انگیزه افزایش سود خود تکنولوژیهای پیشرفته و سیستمهای مدیریتی به کشور میزبان وارد میکنند.
با توجه به ویژگیهای مطرحشده برای انواع سرمایهگذاریهای خارجی، در بیشتر تحلیلهای اقتصادی از جمله این مقاله، به بررسی وضعیت جذب سرمایهگذاری از نوع FDI به عنوان شاخص سرمایهگذاری خارجی پرداخته میشود.
همانگونه که در شکل ۱ میبینید جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در جهان از حدود ۲۰۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۷ به حدود ۱۲۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ کاهش یافته است. کاهش ۳۷ درصدی شاخص FDI در جهان حکایت از رکود اقتصادی در دنیا طی این سالها دارد. بهبود شرایط اقتصادی از اواخر سال ۲۰۰۹ و اوایل ۲۰۱۰ در برخی کشورها منجر به رشد اندک FDI در سال ۲۰۱۰ شده است.
شکل۱٫ شاخص سرمایهگذاری مستقیم خارجی در دنیا (FDI ـ میلیارد دلار)
در شکل ۲ سهم هر کدام از اقتصادهای دنیا از شاخص FDI نشان داده شده است. در سال ۲۰۱۰ ، ۵۲ درصد از سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه جذب شده است.
شکل ۲٫ روند سهم کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از سرمایهگذاری مستقیم خارجی در دنیا (FDI ـ میلیارد دلار)
در سال ۲۰۱۰ همچون سالهای گذشته، امریکا بهترین کشور در جذب سرمایهگذاری خارجی است. شکل ۳ بیست کشور برتر در شاخص FDI را نشان میدهد. همانگونه که ملاحظه میکنید عربستان ـ یکی از کشورهای منطقه ـ به عنوان یازدهمین کشور موفق در جذب FDI جزو این گروه است. در گزارش انکتاد، رتبه ایران در سال ۲۰۱۰، ۱۲۹ اعلام شده که این رتبه نسبت به سال قبل ۱۳ رتبه ارتقا را نشان میدهد که حاکی از بهبود فضای کسبوکار در ایران است.
شکل ۳٫ بیست کشور برتر در جذب سرمایهگذاری خارجی سال ۲۰۱۰ (FDI ـ میلیارد دلار)
شکل ۳، روند شاخص FDI را برای ایران از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ نشان میدهد. همانگونه که مشخص است خوشبختانه شاخص FDI در سال ۲۰۱۰ نسبت به سال گذشته ۲۰ درصد رشد داشته است. مقایسه نمودار FDI ایران با دنیا نیز موید این موضوع است که سالهای رکود جهانی، وضعیت ایران نسبت به دنیا بهتر بوده و شاخص FDI یا ثابت بوده و یا با رشد مواجه بوده است. چنین تحلیلی هرچند امیدواری نسبی به ما میدهد اما تاحدودی سادهانگارانه و دور از واقعیتهای پیرامون است. زیرا سهم ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه از ۵۲ درصد سرمایهگذاری مستقیم خارجی که در سال ۲۰۱۰ نصیب کشورهای در حال توسعه و در حال گذار شده، تنها نیم درصد برده است. یعنی در سال گذشته از حدود ۶۵۰ میلیارد دلار سرمایه بالقوهای که در دنیا به دنبال مکانی سودآور و مناسب برای سرمایهگذاری بوده، تنها سرمایهگذاران ۳٫۶ میلیارد دلار، ایران را به عنوان گزینهای مناسب برای سرمایهگذاری انتخاب کردهاند. وضعیت از این تاسفبارتر میشود که متوجه شویم عربستان ـ که از لحاظ دارابودن نفت بهعنوان منبعی با پتانسیل بالا در جذب سرمایه مشابهت زیادی با ایران دارد ـ ۸ برابر از ما در جذب سرمایهگذاری خارجی موفقتر بوده است. یا حتا کشور ترکیه که به نسبت شرایط جغرافیایی نزدیکتری به ایران دارد سه برابر ایران سرمایههای مستقیم خارجی جذب کرده است.
شکل ۴٫ شاخص سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران (FDI ـ میلیارد دلار)
در شکل ۴ شاخص FDI ایران در مقایسه با کشورهای منطقه آورده شده است. همانگونه که مشخص است ایران در مقایسه با کشورهای منطقه تنها از دو کشور عمان و اردن وضعیت بهتری دارد. حتا با وجودی که سرمایهگذاری در کشور امارات، ترکیه و عربستان از سال ۲۰۰۸ تحت تاثیر رکود جهانی به شدت کاهش یافته ـ برای مثال نرخ رشد FDI در امارات در سال ۲۰۱۰ نسبت به سال ۲۰۰۸ منفی ۷۰ درصد بوده است- اما هنوز هم فاصله قابل توجهی با ایران دارند.
شکل ۵٫ مقایسه شاخص سرمایهگذاری مستقیم خارجی ایران با کشورهای منطقه (FDI ـ میلیارد دلار)
نتایج منتشرشده انکتاد در مورد شاخص FDI باز هم به ما یادآوری میکند آنچه هستیم با آنچه باید باشیم و از آن مهمتر میتوانیم باشیم، فاصله قابلتوجهی دارد. پتانسیل ایران در سرمایهگذاری بخش صنعت بهویژه نفت اگر بیشتر از قطر و عربستان نباشد، کمتر نیست، قابلیت ایران با داشتن طبیعت دلانگیز و متفاوت و قدمتی چندین هزار ساله و سایر جاذبههای توریستی به مراتب بیش از کشوری مانند ترکیه است. به نظر میرسد آن چه باعث شده نتوانیم از چنین پتانسیلهایی بهره ببریم ضعف سیاستهای کلان ما در جذب سرمایههای سرگردان خارجی است که به دنبال فضایی مناسب برای سرمایهگذای میگردند.