فرهنگِ سازمانی شرکت تأثیری قوی بر عملکردش میگذارد. فرهنگ حکم چسبی را دارد که بخشهای مختلف سازمان را در کنار هم نگه میدارد، و بنابراین رقبا نمی توانند به راحتی از آن تقلید کنند. در نتیجه، فرهنگ منبع پایداری برای حصول مزیت رقابتی است. به این مثالها توجه کنید:
· آلن مولالی در شرکت خودروسازی فورد روحیۀ همکاری را ایجاد کرد که تمرکزش بر انگیزه بخشی به کارکنان خودروسازی بود و به نزول سهم بازار این شرکت پایان داد.
· هرب کلر در ساوتوست فرهنگی ایجاد کرد که کارکنان را توانمند میساخت و هزینهها را مهار میکرد، به این ترتیب این خط هوایی به مشهورترین و سودآورترین شرکت حملونقل تبدیل شد.
· استیو جابز در اپل فرهنگی چالشبرانگیز ساخت که در آن “هر چیزی امکانپذیر بود”؛ به این ترتیب این شرکت به ارزشمندترین شرکت دنیا تبدیل شده است.
اما فرهنگ همیشه هم نتایج بزرگی به همراه ندارد. در حقیقت، مطالعه شرکت بین روی بیش از ۴۰۰ نفر از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ جهانی نشان میدهد که کمتر از یکچهارم آنها احساس میکنند فرهنگ در حمایت از عملکرد کسبوکار شرکتشان بسیار موثر بوده است و در مقابل، اکثریت احساس میکردند فرهنگ سازمانشان از آنچه که باعث پیروزیشان میشود، فاصله گرفته است.
چرا این فاصله ایجاد شده است؟ بسیاری از شرکتها فرهنگ را راهی میبینند که به واسطۀ آن کارکنان احساس خوبی دربارۀ محل کارشان دارند و فرهنگ را وسیلۀ کمک به عملکرد بهتر کارمندان (و در نتیجه شرکت) نمیدانند. شرکتهای با عملکرد عالی دربارۀ فرهنگ به گونۀ دیگری فکر میکنند. آنها آگاهند که فرهنگهای پیروز فقط حس وابستگی ایجاد نمیکنند؛ بلکه بر نتایج تمرکز دارند. همه شرکتهای دارای سطح عملکرد عالی، هویت ویژه و اختصاصی دارند، ویژگیهای خاصی که آنها را از دیگر سازمانها متمایز میکند. این ویژگیها به کارمندان این حس را میدهد که بخشی از شرکتاند. همچنین برای کاری که شرکت انجام میدهد شور و اشتیاق ایجاد میکنند.
خط هوایی ساوتوست نمونهای کلاسیک در این زمینه است. این شرکت، با رهبری هرب کلر، به خاطر تمرکز بر کارمندان مشهور شده است. مهمانداران ساوتوست خودشان داخل هواپیما را در میان هر پرواز تمیز میکردند، به این ترتیب در زمان صرفهجویی کرده و عملکرد به موقع را بهبود بخشیدند. کارمندان بخش تعمیر و نگهداری معمولا روشهای بهتری برای تعمیر و نگهداری هواپیماهای ۷۳۷ طراحی میکردند، به این ترتیب هزینهها کاهش یافته و در زمان صرفهجویی میشد. هویت بیهمتای شرکت بسیاری از عناصر مهم در استراتژی ساوتوست را تقویت میکرد. در نتیجه، ساوتوست به بزرگترین شرکت حملونقل کمهزینه تبدیل شد و همچنان در میان سودآورترین خطوط هوایی جهان قرار دارد.
اما فرهنگ فقط هویت بیهمتا نیست. بهترین شرکتها از نظر عملکردی معمولا مجموعهای از ویژگیهای عملکردی را به نمایش میگذارند که همگام با استراتژی شرکت است و رفتارهای درست کارمندان را تقویت میکند. هفت ویژگی اصلی عبارتند از:
۱٫ صداقت: در تمام تعاملات با کارمندان، مشتریان و دیگر ذینفعان صداقت فراوانی حاکم است.
۲٫ متمرکز بر عملکرد: فعالیتهای مربوط به پاداش، توسعه و اقدامات مدیریت استعدادهای سازمان با محرکهای اصلی عملکرد همگام است.
۳٫ قابل اعتماد: نقشها، مسئولیتها و اختیارها حس مالکیت بر کار و نتایج را تقویت میکنند.
۴٫ همکاری: بهترین ایدهها از تبادل افکار و گفتوگو میان افراد و گروهها ناشی میشود.
۵٫ چابکی و تطبیقپذیری: سازمان میتواند در صورت نیاز تغییر کند و خود را با تغییرات محیط بیرونی تطبیق دهد.
۶٫ نوآور: کارکنان به روشهای نو فکر میکنند.
۷٫ پیروزی طلبی: اهداف بلندپروازانهای نسبت به معیارهای سنجش موفقیت، رقابت و حتی استانداردهای بلندمرتبه تعالی وجود دارد.
کمتر سازمانی تمام این هفت ویژگی را دارد. اما شرکتهای با عملکرد عالی عموما سه یا چهار ویژگی را که برای موفقیتشان از همه حیاتیتر است، به کار میبندند.
شرکت فورد موتور را در نظر بگیرید. وقتی آلن مولالی در ۲۰۰۶ مدیرعامل فورد شد، فعالیت این شرکت به صورت منطقهای بود. در نتیجه تمرکز فورد در اروپا با آمریکا فرق داشت. این شرکت برندها، پلتفورمها، بخشهای جداگانه و تهیهکنندگان متعدد و پراکندهای داشت. مولالی برای تحول این شرکت خودروسازی بر شعار “یک فورد” (مدل رهبری بر اساس همکاری، ابتکار و اشتیاق برای کسب پیروزی) تمرکز کرد. بدین ترتیب رهبران شرکت فورد با هم همکاری کردند تا از پیچیدگیها بکاهند و این شرکت را جهانی کنند. آنها تعدد برندها را منطقی، پلتفورمهای را متمرکز، بخشها و انتخابها را عامتر و طراحیها را خلاقانهتر کردند. تنها ظرف سه سال، فورد از نزول سهم بازار و ضرر به سوددهی و افزایش سهم بازار دست یافت.
فرهنگ در عملکرد، نقشی حیاتی دارد. فرهنگهای پیروز عملکرد را به چشم نتیجۀ مشخص میبینند و محیطی ایجاد میکنند که باعث تولید بهترین نتایج ممکن برای کارمندان، مشتریان، تهیهکنندگان و حتی برای سهامداران شود.
مترجم: مرضیه فروتن