بومی سازی مفروضات: مثال هایی که در بالا به انها اشاره شد نشان می دهد که فرایند تولید داده ها چقدر اهمیت دارد به ویژه در پاسخ دهی به سوالات زیر:
- هدف از اندازه گیری چیست؟
- سازوکار”اندازه گیری” چیست؟
درجه بندی اهمیت اثرات کوانتومی: این اثرات در بعضی زمینه ها نسبت به دیگر بخشها بسیار حیاتی است، که منجر به پرسشهای ما می شود:
- آیا افرادی که رفتارشان اندازه گیری می شود با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند؟
- آیا شامل متغیرهای مکمل مانند ادراک و احساسات هستند؟
جداسازی تفکیک شدنی ها: مثالها نیز نشان میدهند که چگونه تعاملات دو به دو بین اندازه گیریهای مختلف اهمیت دارد، که موجب میشود ما سوالات زیر را مطرح کنیم:
- متغیرهای سازمانی که احتمالا سنجش آنها با هم در تداخل است، کدامند؟
- با چه مکانیسمی این تداخل اتفاق می افتد؟
- چگونه می توانیم آن را کاهش دهیم؟
ساخت قسمت عدم قطعیت هیزنبرگی از ابزار محقق:
در اواخر قرن بیستم، دیوید امیل دورکیم، جامعه شناس مدعی شد که چیزی واقعی است که نتایج آن واقعی باشد. هر استراتژیستی کمی از دورکیم در ذهنش دارد: او می داند که حتی صحبت در مورد سنجش متغیری که با نتایج اقتصادی روی تصمیمی تاثیر می گذارد، خود عواقب اقتصادی به همراه دارد. این ملاحظات به ندرت به فرایندهای اندازه گیری اعمال می شوند که ما را به پرسیدن موارد زیر وا میدارد:
- چگونه تصمیم به سنجش ادراکات و انگیزه ها را شکل میدهد؟
- چگونه روش مشخص سنجش ما، انها را شکل میدهد؟
- چگونه اعلام نتایج، تلاشهای بعدی سنجش و خروجی را شکل میدهد؟
جدی گرفتن همپوشانیها: همانطور که محاسبات کوانتومی، پدیده ی هم پوشانی را برای تولید کار مفید کنترل می کند ، جدی گرفتن عدم قطعیت اساسی حالت های موثر می تواند با پرسیدن موارد زیر استراتژی های مفیدی برای مداخله در سازمان ها ایجاد کند.
- مجموعه احتمالی از حالتهایی که سیستم مورد سنجش همزمان در انها حضور دارد، کدام هستند؟
- سنجش از چه راههایی میتواند جهان ممکنی را که میخواهیم به دست اوریم، واقعی سازد؟
- سنجش از چه راههایی میتواند ما را از جهانی که قصد اجتناب از ان را داریم، دور نماید؟
به منظور ایجاد ارزش در سازمان های سیال و پویا و اکوسیستم های تجاری امروز، ما باید بهتر درک کنیم که چگونه تعاملات مردم به خودی خود ارزش خود ایجاد می کنند. ما باید ابزار اندازه گیری را که برای درک سازمانها استفاده می کنیم، مجددا بسازیم و مکانیک کوانتومی مبنای امیدوار کننده ای برای رسیدن به این هدف است.
هر کسی در استفاده از کلماتی همچون «واقعیت»، «در واقع» و از این دست باید دقت ویژه ای کند، زیرا این کلمات اغلب منجر به صدور گزاره ای بدون هیچ محتوای تجربی میشود. “ورنر هایزنبرگ”
منبع: مککنزی
مترجم: مارال مختارزاده