داشتن یک نقش مدیریت کارکردی، مستقیمترین راه برای تبدیلشدن به یک مدیرعامل نیست. کمتر از ۱۵ درصد از مدیران اجرایی در مجموعه دادههای موردمطالعه شرکت مشاوره مدیریت مک کنزی، پس از شغلهایی با عناوین عملیاتی مانند مدیر ارشد مالی، مدیر ارشد بازاریابی، مدیر ارشد استراتژی، مدیر ارشد فنآوری یا مشاور عمومی، به مدیرعاملی تغییر سمت دادهاند. تقریباً همه مدیران عامل قبلاً در شرکتهای دیگری رهبر، مدیرعامل یا عضو هیئتمدیره بودهاند.
این موضوع زمانی بیشتر اهمیت مییابد که مدیران عملیاتی در هسته کسبوکار قرار میگیرند و باید از طریق تخصص خود با چالشهای اساسی سازمان روبهرو شوند. البته در سازمانهایی که در حین تجربه یک تغییر عمده دیجیتالی هستند، انتصاب یک مدیر ارشد فناوری به عنوان مدیرعامل میتواند مزایای زیادی داشته باشد یا درصورتیکه سازمانی نیازمند بازنگری مجدد در پرتفوی و نمونه کالاهای خود باشد، مدیرعاملی که تخصص بازاریابی دارد میتواند اثربخش عمل کند. بهطور مشابه، شرکتهایی که طرح رشد اقتصادی خود را بر اساس ادغام و تملیک یا تلاش برای کاهش هزینهها بنا میگذارند، اغلب به مدیران مالی نیاز دارند. بر اساس تحقیقات مک کنزی، بیش از ۷۰ درصد از مدیران مالی وقتی در نقش مدیرعامل شرکت قرار میگیرند، متعهد به کاهش هزینهها یا ابتکاراتی در حوزه ادغام و تملیک میشوند.