یک چشم انداز استراتژیک ایجاد کنید:
رهبران رویاپرداز و استراتژیست از توانایی فراتر رفتن از افقهای پیش رویشان منتفع میشوند. چشماندازها بر شکلگیری دنیایی که میخواهند در آن بازی کنند متمرکز شدهاند و این بدین معنی است که این دسته از مدیران تنها به دنبال تطبیق با تغییراتی که دیگران ایجاد کردهاند نیستند.
استیو جابز دنیایی را ساخت که در آن طراحی سختافزاری همانند کیفیت نرمافزاری تأثیرگذار و پراهمیت بود. او شرایط را بهگونهای تغییر داد که تقاضای مردم توأمان به سمت فناوری بالا و طراحی زیبا معطوف شود. اپل عنصر طراحی را به عنوان یک شناسه منحصربهفرد برای نام تجاری خود در نظر گرفت و با توسعه بیشتر این قابلیت، راه را برای پیروزی خود هموار کرد.
شرکتهایی که در طول زمان یک هویت سازگار و منحصربهفرد برای خود ایجاد میکنند، میتوانند با ایجاد شفافیت بیشتر بین مدیران، کارکنان خط مقدم و جزئیات بین آنها، یک چشمانداز استراتژیک را به نمایش بگذارند. بااینحال، بدون تمرکز همهجانبه در اجرای استراتژی، این چشماندازها جایی برای موفقیت نخواهند داشت.
شرکت مشاوره مدیریت پی دبلیو سی در سال ۲۰۱۳ نشان داد که بزرگترین مشکل مدیران (۲۹ درصد) با توسعه استراتژی در این است که ابتکارات استراتژیک زیادی وجود دارد. رهبران استراتژیست و رویاپرداز باید یاد بگیرند که برای مؤثر بودن لازم است تعداد اهداف موردنظر خود را پایین بیاورند. در واقع یک چشمانداز استراتژیک در نهایت نیاز به اجرایی شدن دارد و تعدد این ایدهها، کار اجرای استراتژی را دشوار میسازد.
شما باید بر سازمان و چشمانداز خود درباره آینده متمرکز شوید و برنامهریزی مشخصی برای تمرکز بر زمان و تمایلات واقعی سازمانتان داشته باشید. شما باید بتوانید قابلیتهای ذاتی و متمایز خود را توسعه دهید که با جوانب متعدد اهدافتان همسو باشد. متأسفانه بسیاری از کارکنان به طور کامل با هدف و هویت سازمان خود ارتباط ندارند. درحالیکه گزارش بازبینی مدیریت مایکروسافت نشان داد که اولویت سازمانی ۶۵ درصد از تیمهای ارشد مدیریتی موردبررسی با استراتژیهایشان مطابقت داشت؛ اما از طرف دیگر تنها ۵۰ درصد از مدیران میانی و مدیران عملیاتی دارای رویکردی منسجم میان تدوین و اجرای استراتژی بودند. کارکنان خط مقدم و عملیاتی گاها تنها دارای چکلیستی از وظایف روزمره هستند و بنابراین بیانگیزه، بیاطلاع و حتی گاهی اوقات ناخواسته فعالیتهایشان را انجام میدهند. این مورد اصلاً برای استراتژی شرکت شما مناسب نیست.
هم استراتژیست باشید هم اجرایی:
واقعیت این است که راز تبدیل شدن به فردی با دو قابلیت استراتژی پردازی و توانمندی اجرای استراتژی در این است که استراتژی را در تکتک فعالیتهای جزئی و روزمره خود ترجمه کنید. اما چطور میتوان این کار را انجام داد؟
در معرض دید باشید:
برنامههایی را که برای ایجاد قابلیتهای منحصربهفرد خود در نظر گرفتهاید را در معرض دید همه افراد سازمان قرار دهید. این کار موجب میشود بین تمام سیلوهای سازمانی یک زبان مشترک ایجاد شود که به انسجام آنان کمک کند و از طرف دیگر، چالشهای تیمهای متقابل را حل میکند. ایدههای استراتژیک خود را به صورت قابل ملاحظهای نشان دهید و با نشان دادن چگونگی اعمال تفکر استراتژیک به کارهای روزمره و تأثیر آن بر اهداف و اهرمهای استراتژیک، به اعضای تیمتان انگیزه ببخشید. تمام تیم مدیریتی خود را با پیشرفت سازمانی درگیر کنید تا بتوانید پشتیبانی و چشمانداز لازم را در جایی از مسیر خارج میشوید، در اختیار داشته باشید.
به طور منظم اهداف شرکت و پروژه را با اعضای تیم و مدیران مرور کنید تا بتوانید فرصتهای بیشتری برای نوآوریهای جدید خلق کنید. برای بهتر دیده شدن، شما میتوانید داشبوردهای سفارشیای ایجاد کنید تا ابتکارها را در سطح بالا (مانند هیئتمدیره) و سطح اجرایی (مانند تیمها) نمایش دهید. شما همچنین میتوانید ایمیلهای منظمی را در این مورد به کارمندانتان ارسال کنید.
در حوزههای مناسب سرمایهگذاری کنید:
معمولاً استراتژی بودجه بسیار کمی دریافت میکند. در یک جهان ناب و با هزینههای بهینهشده که متمرکز بر بهبود عملکرد و برتری عملیاتی است، کم پیش میآید که پروژههای جدید منابع قابلتوجهی برای موفقیت دریافت کنند. بدون نگرانی پروژههایتان را غربال کنید و در حوزههایی سرمایهگذاری کنید که احتمال بهرهوری و سودآوری بالایی دارند و میتوانند موجب موفقیت شما شوند.
به طور کامل بازده سرمایهگذاری (ROI) تمام پروژهها و سرمایهگذاریهای استراتژیک را اندازهگیری کنید. حتی یک جلسه استراتژیک هم باید دارای زمانبندی و میزان سرمایهگذاری مشخص باشد. با اندازهگیری این سرمایهگذاری و نتایج تصمیمات استراتژیک، میتوانید مدارک را برای اثبات ROI نوآوری که به شما امکان سرمایهگذاری بیشتر در پروژههای استراتژیک آینده را میدهد، جمعآوری کنید.
کتابها و دورههای آموزشی پیشنهادی