تلاش برای اجرای همزمان تعداد زیادی ابتکار عمل از اشتباهات رایجی است که شرکت ها در اجرای یک طرح چابک مرتکب می شوند. این ابتکار عملها، طولانی و پرهزینه هستند و اغلب شرکتها به علت بلندپروازیشان متوقف می شوند.
در واقع، انجام فعالیتهای کوچکتر و سریعتر در یک برنامه چابک بهتر است. مسئلهای که عموماً در کار با تولیدکنندهها مشاهده میشود، این است که بازرسی کوچکی از سلامت کارگاهها و اجرای تعداد اندکی از تغییرات متمرکز میتواند تا چه اندازه عملکرد و هزینه را تغییر دهد. شرکتها میتوانند صرفه جوییهایی فراوانی را در نقاطی مشخص، تنها در عرض چند هفته انجام دهند. کلید موفقیت در این کار انتخاب اهرمهای بهبود برای انتقال ارزش را و سبک و سنگین کردن گزینهها به منظور انتخاب سه یا چهار مورد از اولویتهاست که سریعاً به اجرا در بیایند.
ساده است، نه؟ مشکل اینجاست که اغلب شرکتها زمان و مهارتهای مورد نیاز برای بررسی میان حوزههای کارکردی مختلف، کاوش عمیق، یافتن محرکهای اصلی هزینه، بررسی فرصتهای بهبود و سبک و سنگین کردن گزینههای مختلف را ندارند. هنگامیکه شرکتها این مهارتهای شناختی را تامین کنند، میتوانند شاهد موفقیتهای بزرگی باشند.
بازده مشخص گام نخست و حیاتی است. با این حال، در اغلب مواقع وقتی منبع مشکلات مشخص است و گزارشهای مالی نیز جهت پیگیری آنها شفاف است، هیچ فعالیتی انجام نمی شود. این مسئله ممکن است به علت اولویتهای متعدد رقابتی، کمبود نیروی انسانی، دستیابی محدود به سرمایه جهت شروع کار و یا، یک اینرسی ساده باشد. در مواردی شرکت ها تصور میکنند که تمام آن چه را که میتواند ضایعات را کم، هزینه ها را کاهش و کارایی را افزایش دهد، انجام دادهاند و نیاز به فعالیت دیگری نیست.
علاوه بر موارد ذکر شده، در بیشتر مواقع هزینههای پنهانی وجود دارند که، به ویژه در شبکههای تولیدی پیچیده، نمیتوان آنها را به سادگی ردیابی کرد. انجام تحلیلهای دقیق از محرکهای ایجاد هزینه مانند مقیاس، کارایی، هزینههای سربار و لجستیک، بینش جدیدی درباره چرایی عملکرد بهتر برخی کارخانهها و مناطق فراهم میآورد و نشان میدهد چرا برخی نقاط جهت اجرای برنامههای صرفه جویانه در اولویت هستند.
اگر چه این طبقهبندی بسیار وسیع است، اما نقطه کلیدی تمرکز بر تعدادی از اهرمهای خاص در نقاط دارای بیشترین تاثیر در کارگاه و کارخانه است. بزرگترین فرصتها برای دستیابی به موفقیتهای سریع در کارخانهها در اثربخشی کلی تجهیزات، نیروی تولید و کاهش استهلاک قطعات وجود دارد، زیرا تحلیل شرایط در این نقاط سادهتر است و نیازی به سرمایهگذاریهای عمده نیست و این نقاط، بدون درنظرگرفتن اینکه در گذشته چه مقدار مورد توجه بودهاند، اغلب فرصت برای بهبود دارند.
اگر شیوههای نوین و بهینه در سرتاسر شرکت و کارخانه اجرا شود، اثرات مضاعف بر موجودی مواد و هزینهها میتواند به بخشهای دیگر شبکه تولید منتقل شود. استانداردها و مشوقهای مناسب تضمینکننده اجرای این امر مهم است.
اجرای صحیح نگرش ناب چابک می تواند باعث صرفه جوییهای عمده شود و تحولات سریعتر و بزرگتری را به همراه بیاورد.
اگر برنامه ناب دیگری در سطح وسیعتر در حال اجرا باشد، این نگرش میتواند به آن شتاب دهد. هیچ چیز برای یک سازمان، نیرو بخشتر از بهبود قابل مشاهده در عملکرد به نحوی که عموم جامعه بتوانند آن را ببینند و حس کنند نیست. این مسئله سود و زیان سازمان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
منبع: بیسیجی پرسپکتیو
مترجم:مسعود احسانی