کتاب «رهبران آخر غذا میخورند» به قلم سایمون سینک، سعی میکند این باور را در مخاطب ایجاد کند که محیط کاریِ سلامت نهتنها در خواب و رویا تحقق نمییابد، بلکه حق هر انسانی است. امروزه تمرکز تعداد زیادی از موسسهها و برنامههای آموزشی روی رشد و ارتقای رهبران بزرگ نیست، آنها بر پرورش مدیران کارآمد متمرکزند و تحقق دستاوردها و منافع کوتاهمدت نشانه موفقیت تلقی میشود. کتاب رهبران آخر غذا میخورند، تلاشی برای تغییر این الگوی فکری است. در این مقاله، مصاحبهای با سایمون سینک نویسنده کتاب را میخوانید:
- اکثر مردم درباره رهبری اشتباه میکنند. چرا؟
اکثر مردم فکر میکنند رهبری همان مسئول بودن است. فکر میکنند رهبری یعنی پاسخ تمام سؤالات را بدانید و هوشمندترین یا واجد شرایط ترین افراد را انتخاب کنید. بدیهی است که موضوع اصلی کاملاً مخالف آن چیزی است که فکر میکنید. در واقع رهبری در مورد توانمند ساختن دیگران برای رسیدن به چیزهایی است که برای آنها حتی فکر انجامش غیر ممکن به نظر میرسیده است. رهبری در مورد جهت دادن به افراد است و اشاره به بیان چشماندازی از جهان دارد که ممکن است هنوز وجود نداشته باشد و با کمک دیگران میتوان آن را به سرانجام رساند. رهبر باید نقشی همچون والدین داشته باشد. پدر و مادر همه کارهای دنیا را برای فرزند خود انجام نمیدهند. پدر و مادری که همهچیز را برای فرزندشان فراهم میکنند، کودکی پرورش میدهند که اعتمادبهنفس ندارد. اگر والدین ما همه چیز را برای ما فراهم آورند و اجازه ندهند که ما کاری را خودمان انجام دهیم یا در کاری دخالت کنیم، همه ما به صورتی کاملاً وابسته رشد میکنیم. دلیل اینکه کسی کاملاً سالم رشد میکند این است که والدین ما این بازی را به عهده خودمان گذاشتند، در صورت لزوم به ما آموزش دادند و در واقع به ما اجازه دادند که شکست بخوریم. رهبران دقیقاً همانند والدین همین کار را میکنند.