به اخلاقیات پایبند است و احساس امنیت ایجاد میکند.
این موضوع دو تا از سه ویژگی فوقالعاده رهبران را با هم ترکیب میکند: «استانداردهای اخلاقی» (۶۷٪ اذعان داشتند این ویژگی بسیار مهم است) و «ارتباطات همراه با انتظارات شفاف» (۵۶٪). این ویژگیها در کنار یکدیگر، ایجادکننده یک محیط امن و قابلاطمینان هستند. رهبری با استانداردهای اخلاقی بالا، تعهد به عدالت را به ارمغان آورده و اعتمادبهنفس را افزایش میدهد که موجب میشود هم مدیر و هم کارکنان به قوانین بازی احترام بگذارند. به طور مشابه، وقتی رهبران به وضوح انتظارات خود را بیان میکنند، از سوءبرداشت افراد در محیط کار اجتناب کرده و به انها اطمینان میدهند که همه در یک بستر قرار دارند. در یک محیط امن، کارکنان بهتر میتوانند ظرفیت مغزی خود را برای مشارکت اجتماعی، نوآوری، خلاقیت و جاهطلبی افزایش دهند.
عصبشناسی نیز این موضوع را تأیید میکند. هنگامیکه آمیگدالا تهدیدی برای ایمنی ما حس کند، شریانها برای پاسخ به مبارزه یا فرار، تقویت شده و ضخیمتر میشوند تا جریان خون افزایشیافته به اندام ما را کنترل کنند. در این حالت، ما دسترسی خود را به سیستم تعامل اجتماعی در لیمبیک مغز و بخش اجرایی قشر پیشانی از دست میدهیم که همین امر مانع خلاقیت و رشد محرکهای تعالی میشود. از دیدگاه علوم اعصاب، برای اطمینان از اینکه افراد در سطح عمیقی احساس امنیت میکنند، مستلزم رعایت اخلاق و پایبندی به آن است.
اما چطور؟ این شایستگی درباره رفتارهایی است که با ارزشهای شما سازگار است. اگر بخواهید تصمیم بگیرید که با اصول اخلاقیتان مغایرت دارد اما به نوعی میخواهید آن رفتار را توجیهپذیر جلوه دهید، نشان میدهد که شما نیاز دارید مجدداً با ارزشهای هستهای خود ارتباط برقرار کنید. تمرین سادهای برای بهبود شایستگی اخلاقی در رهبران وجود دارد. مراسم خاکسپاری خود را تصور کرده و آنچه مردم در مورد شما میگویند را پیشبینی کنید. آیا اینها چیزهایی است که میخواهید بشنوید؟ این تمرین به شما کمک میکند دید واضحتری از آنچه برای شما مهم است داشته باشید و از این طریق در تصمیمات روزانهتان تأثیرگذار خواهد بود.
برای افزایش احساس امنیت، سعی کنید هنگام برقراری ارتباط به فاکتورهایی که به افراد حس امنیت میبخشد دقت کنید. یک راه برای رسیدن به این هدف، شناسایی و خنثیسازی ترس از نتایج و عواقب پس از آن است؛ که “پاکسازی جو” نامیده میشود. بهعنوانمثال، شما ممکن است در مورد یک پروژه ناکارآمد با کارمندتان گفتگو کنید. همان اول اذعان کنید که «نمیخواهم تو را سرزنش کنم، فقط میخواهم بدانم چه اتفاقی افتاده است». این موضوع به ویژه در استارتاپها که بیشتر با کار تیمی درگیر هستند اهمیت خاصی مییابد.
احساس دلبستگی و تعلقخاطر را تقویت میکند.
رهبرانی که “مکرر و آشکار با دیگران ارتباط برقرار میکنند” (شایستگی ۶) و ” موفقیت و شکست را در کنار هم میبینند (شایستگی ۸) یک پایه قوی برای ارتباطات در سازمان ایجاد میکنند.
ما انسانها اجتماعی هستیم – ما میخواهیم با دیگران در ارتباط باشیم و نسبت به انها حس تعلقخاطر داشته باشیم. از دیدگاه تکاملی، وابستگی و دلبستگی مهم است، زیرا شانس زنده ماندن ما در جهان پر از شکارچیان را بهبود میبخشد. تحقیقات نشان میدهد که ارتباطات نیز میتواند بر بهرهوری و رفاه عاطفی تأثیر گذارد. بهعنوانمثال، دانشمندان متوجه شدهاند که احساسات در محل کار مسری هستند: کارکنان احساس ناخوشایندی را فقط با تماشای تعامل ناخوشایند بین همکاران احساس میکنند.
از دیدگاه علوم اعصاب، ایجاد ارتباط یکی از مهمترین وظایف رهبر است. هنگامیکه ما احساس امنیت میکنیم، بخش لیمبیک مغز شروع به فعالیت میکند که همین عامل موجب میشود بتوانیم از تمام پتانسیل عملکرد قشر جلویی مغز استفاده کنیم. راههای سادهای برای بهبود تعلقخاطر در کارکنان وجود دارد: به مردم لبخند بزنید، نام آنها را بپرسید و حواستان به علاقهمندیها و خانوادهشان باشد. هنگام سخنرانی به افراد توجه ویژهای کنید و لحن گفتار خود را مدنظر قرار دهید. با استفاده از یک آهنگ، شعار، نماد، شعار یا آیین که منحصر به تیم شما است، میتوانید این احساس ارتباط را تقویت کنید.
نسبت به ایدههای جدید مشتاق است و یادگیری سازمانی را تقویت میکند.
چه چیزی بین شایستگیهای “انعطافپذیری در تغییر نظرات” (شایستگی شماره ۴)، “مشتاق بودن برای ایدهها و رویکردهای جدید” (شماره ۷) و “ایجاد بستری ایمن برای آزمونوخطا” (شماره ۱۰) مشترک است؟ فصل مشترک این سه ویژگی در این است که اگر رهبر دارای نقاط قوت زیادی باشد، آموزش را تشویق میکند؛ در غیر اینصورت یادگیری و فرصتهای جدید دانشی را نادیده میگیرند.
برای تشویق یادگیری در میان کارکنان، ابتدا رهبران باید اطمینان حاصل کنند که آنها برای یادگیری (و البته تغییر خودشان) آماده هستند. سعی کنید در مورد حل مسئله بدون یک دستور کار خاص و یا نتیجه مشخص بحث کنید. تا زمانی که همه صحبت کرده باشند، قضاوت را کنار بگذارید و به افراد اطمینان دهید که همه ایدهها را مدنظر قرار میدهید. هرچه تنوع ایدهها بیشتر باشد، ایده نهایی کاملتر و بینقصتر است.
شکست برای یادگیری مورد نیاز است، اما پیگیری بیرحمانه ما از نتایج نیز میتواند کارکنان را از شناسایی فرصتها محروم کند. رهبران باید برای حلوفصل این تعارض، فرهنگی را ایجاد کنند که از ریسکپذیری حمایت کند. یکی از راههای انجام این کار این است که از آزمایشهای کنترلشده استفاده کنید – مثلاً از A / B تست استفاده کنید که میتواند به شما بازخوردهای سریع داده و موجب تصحیح امور شود. چنین ابزارهایی موجب ایجاد پلت فرمی برای جمعآوری خرد جمعی میشود بهطوریکه کارکنان از اشتباهات یکدیگر نیز یاد میگیرند.
نسبت به رشد افراد و پرورش سازمان مسئول است:
“تعهد به آموزش مداوم” (شایستگی شماره ۵) و “کمک کردن برای رشد رهبر نسل بعدی” (شماره ۹) طبقهبندی نهایی شایستگیهای رهبری در کسب و کار را تشکیل میدهند.
همه موجودات زنده یک نیاز ذاتی دارند. آنها شانس موفقیت فرزندان خود را با پرورش و آموزش آنها به حداکثر میرسانند و به همین دلیل ما همواره سپاسگزار و سرسپرده معلمان، والدین و هر کسی هستیم که به ما اهمیت داده و برای رشدمان کاری کرده است.
هنگامی که رهبران تعهد خود را نسبت به رشد ما نشان میدهند، همان احساسات قدردانی و وفاداری در کارکنان زنده میشود و سعی میکنند قدردانی خود را از طریق انگیزه مضاعف و انجام کار بیشتر نشان دهند. درحالیکه مدیریت از طریق ایجاد ترس در افراد موجب استرس و کاهش عملکرد مغز میشود، زمانی که ما با قدردانی و حس تعلقخاطر کار میکنیم کیفیت بسیار متفاوت خواهد بود. اگر میخواهید بهترین رهبر و منبع الهام برای تیم خود باشید، از آنها حمایت کنید، به آموزش و بهبود کارمندان اهمیت دهید و از همه مهمتر به پروژهها و فعالیت شخصی آنان احترام بگذارید.
کتابها و دوره های آموزشی پیشنهادی