تعلق سازمانی چقدر قدرتمند است؟ شرکت داویتا، رهبر بازار در ارائه خدمات درمانی دیالیز به بیماران کلیوی مثال خوبی در این مورد است. پانزده سال پیش «توتال رنتال کر» سودآوری کمی داشت و نقدینگی آن اندک بود، لذا نیمی از مدیران آن استعفا داده یا اخراج شدند؛ بنابراین کنت تری مدیرعامل جدید تصمیم گرفت به گونهای متفاوت عمل کند.
او داویتا را نوعی دهکده خواند و خودش را شهردار آن دانست و سعی کرد کارکنان را در همه امور حتی تغییر فرهنگسازمانی نیز دخیل کند. برای مثال گروهی از ۸۰۰ نماینده برای نام جدید شرکت تصمیم گرفتند. همچنین سالانه صدها نفر از کارمندان متعهد و پرتلاش را شناسایی کرده و از آنان تقدیر میکرد. یکی از خبرنگاران در این مورد چنین گزارش میدهد:
هرسال در تمام شعبات شرکت در کشور جشنی برپا میشود که هزاران نفر از کارکنان کنار یکدیگر جمع میشوند و با تعامل با یکدیگر و اشتراک حالات احساسیشان، به هم نزدیکتر میشوند. در این جلسات مدیرعامل اغلب سه سؤال از حضار میپرسد که مهمترینشان این است: شرکت برای چه کسی است؟ و ناگاه همه با هم جواب میدهند برای ما!
با استفاده از این رویکرد، عملکرد داویتا در طی ۱۵ سال گذشته به طور قابل ملاحظهای بهبود یافته است. درآمد آنها از ۱٫۴ میلیارد به ۱۱٫۸ میلیارد دلار افزایش یافته و سود آنها از ۳۰ میلیون تا ۶۶۳ میلیون دلار ارتقا یافته است. نتایج عملکردی مربوط به بیماران بهبود یافته و نرخ خروج کارکنان کاهش یافته است؛ بنابراین عجیب نیست که در سالهای اخیر داویتا همواره در لیست شرکتهای لیست فورچون حضور داشته است.
قاعدتاً لازم نیست هر شرکتی مسیر داویتا را پیش بگیرد، اما تقریباً هر سازمانی میتواند مشارکت بیشتری را به وجود آورد. در ادامه به نکاتی اشاره میشود که اغلب خرد متعارف از زیر بار آن شانه خالی میکند:
در مورد تأثیر شرکتتان صحبت کنید، نه نتایج مالی آن.
سهامداران ممکن است در مورد عملکرد مالی حساسیت و توجه بیشتری داشته باشند اما کارکنان اغلب به دلیل تأثیرگذاری سازمان در جهان اطرافشان انگیزه میگیرند. این موضوع به ویژه در مورد نیروی کار جوان بیشتر صدق میکند. در یک کنفرانس اخیر، مایکل دل مؤسس شرکت دل، درباره میلیاردها بیمار و دانشآموزی که از طریق فناوری اطلاعات این شرکت، دسترسی بیشتری به اموری همچون مراقبتهای بهداشتی و آموزش داشتهاند صحبت کرد و آن را نتیجه فعالیتهای کارکنان شرکت دل دانست.
حمایتگری کارکنان را تقویت کنید، نه رضایتمندی آنها را.
کارکنان راضی لزوماً «دلبسته» نیستند. آنها هر روز در ساعت مقرر سر کار خود حاضر میشوند و احتمالاً از کارشان هم لذت هم میبرند اما ممکن است تلاش زیادی برای نشان دادن عملکرد فوقالعادهای از خود نداشته باشند. یک معیار خوب برای سنجش اینکه کارمند تا چه حد به سازمان تعلق خاطر دارد این است که ببینیم به چه میزان شرکت را به خانواده، دوستان و آشنایان خود معرفی میکند. تحقیقات نشان میدهد که رابطه مستقیمی بین حمایت از کارکنان و وفاداری مشتری وجود دارد؛ بنابراین اگر به دنبال مشتریانی وفادار و متعهد هستید، تعلق سازمانی را در کارکنانتان تقویت کنید.