تسهیم کنید و پذیرنده باشید:
میزان اعتماد از طریق استمرار قابلیت اعتمادپذیری، رعایت احترام و پذیرا بودن نسبت به نظرات دیگران تعیین میشود. بنابراین، سطح اعتماد به رهبران متکی است تا به دیگران اجازه دهد بدانند چه انتظاری از آنان میرود. رهبران باید محیطی را ایجاد کنند که تفاوتهای افراد پذیرفته شود و به رفاه دیگران احترام گذاشته شود. رهبرانی که افکار و احساساتشان را به اشتراک میگذارند و متقابلاً پذیرای افکار و احساسات دیگران نیز هستند، اعتمادسازی میکنند.
بحث و مناظره محترمانه را ایجاد کنید
روال منظمی ایجاد کنید که از روند بحث در تمام جلسات تیم حمایت کند. بحث در میان اعضای تیم باعث تنش مثبتی میشود که منجر به احترام متقابل، اعتماد و نوآوری خواهد شد. با یادگیری نحوه احترام متقابل، مردم میآموزند که نیازی به بیاعتمادی به کسی با دیدگاههای متفاوت وجود ندارد، زیرا متوجه میشوند که مناظره با مجادله متفاوت است.
دلایل فقدان اعتماد را شناسایی کنید
اعتماد کم نتیجه بسیاری از عقبنشینیها است. حوزههای متعددی وجود دارد که میتواند موجب ایجاد یا شکست اعتماد در تیم شود. یکی از کارهایی که رهبران میتوانند انجام دهند، شناسایی دلایل اعتماد پایین است. از خودتان بپرسید، آیا جهت تیم روشن است؟ آیا انتظارات و پاسخگویی روشن وجود دارد؟ با به دست گرفتن مسائل ریشهای، میتوانید شروع به ایجاد اعتماد کنید.
آیا اعضای تیم در سطح شخصی ارتباط برقرار میکنند؟
فرصتی برای تیم ایجاد کنید تا در فرصتهایی مثل رویدادها و گردهماییها با هم تعامل و چالش داشته باشند. شرایط را تسهیل کنید تا افراد به هم اطمینان کنند و داستانها و شخصیت خود را بازگو نمایند. این تجربه مشترک با ایجاد گفتگوی ساختاریافتهای در مورد به دست آوردن اعتماد و احترام متقابل، میتواند بهترین روش برای همکاری با یکدیگر در بستر کار تیمی باشد. یک بار تمرین نمیتواند اعتماد ایجاد کند، بنابراین در این روش استمرار داشته باشید.
با همتیمیهایتان غذا بخورید:
وقتی افراد نزدیک به هم هستند، برایشان سخت است تا از هم متنفر باشند و هیچ چیز هم مانند به اشتراک گذاشتن غذا این نزدیکی و صمیمت را به ارمغان نمیآورد. ماهی یکبار در یک وعده ناهار یا نوشیدن قهوه تلخ در کنار افراد تیم باشید و به گفتگوهای غیر کاری بپردازید. در مورد تعطیلات و اهداف شخصی و حرفهای صحبت کنید یا یک کارگاه خودآگاه، همچون یک ابزار ارزیابی شخصی برای ایجاد درک متقابل داشته باشید. تیمهایی که با هم غذا میخورند، استخوانبندی و چارچوب مستحکمتری خواهند داشت.
سبک ارتباطات را درک کنید
همه ما سبکهای رفتاری مختلفی داریم و هنگامی که با کسی روبرو میشویم که وظایف و یا سبک ارتباطی متفاوتی با ما دارد، ممکن است بیاعتمادی ایجاد شود. اعضای تیم خود را ارزیابی کنید و ترجیحات و تمایلات آنها و همکارانشان را فرا بگیرید. با بحث درباره فاکتورهای انگیزاننده، سبکهای کاری و اینکه چگونه هر سبک ترجیح میدهد ارتباط برقرار کند، میتوانید سوءتفاهمها را برطرف کنید و اعتماد را در تیمتان نهادینه نمایید.
ضرورت ایجاد کنید
از دیدگاه عملی، ایجاد یک ضرورت همه آن چیزی است که به آن نیاز داریم. رفتارهای انسانی اغلب به انطباق با تغییر برای بقاء بستگی دارد. مؤثرترین روش کار این است که ضرورت ایجاد کنید. مواردی را که از نظر شما اعتماد متقابل در تیم ایجاد نمیکند را در نظر بگیرید و موفقیت پروژه را بهگونهای تعریف کنید که اعتماد نوعی ضرورت برای ادامه مسیر باشد.
نگران نباشید که آسیبپذیر دیده شوید
زمانی که یک رهبر آسیبپذیری خود را به تیم خود نشان میدهد، بسیار توانمند است. وقتی رهبر نشان میدهد آسیبپذیر است، تیم اغلب با همدلی به او پاسخ میدهد و چرخه اعتماد آغاز میشود. اگر شما نیاز به اعتمادسازی سریعتری دارید، درجایی خارج از شرکت، از همه افراد تیم بخواهید که دو هدف رشد را با کل تیم به توسعه و اشتراک بگذارند. این به شما امکان میدهد که فرصتهای برابری برای آسیبپذیری و حمایت از یکدیگر داشته باشید.
به جای اینکه اعتماد را آموزش دهید، امنیت ایجاد کنید
بسیاری از شرکتها تلاش میکنند با تمرکز بر روی اعتماد و آموزش آن، اعتماد ایجاد کنند! هیچ روشی نمیتواند اعتماد را بهتر از عشق ورزیدن به یکدیگر آموزش دهد. اعتماد در تیم یک نتیجه است، نه یک کاتالیزور. هنگامیکه ما احساس امنیت میکنیم، اعتماد داریم! سعی کنید از روشهایی مثل انتقاد از افراد به صورت خصوصی، تحسین در عموم و یا دیگر روشهای امن استفاده کنید و اعتماد را در تیم نظارهگر باشید.
از داستانهای دیگران یاد بگیرید
هر کس یک سابقه شخصی دارد که بر چگونگی نمایش افراد در محیط حرفهای و لنزی که توسط آن جهان را مشاهده میکند، تأثیر دارد. ایجاد اعتماد مستلزم این است که اعضای تیم فرصتی به هم بدهند تا داستانهایی که به آنان شکل داده و شخصیت کنونیشان را ایجاد کرده، با هم به اشتراک گذارند. این موضوع آرایش دفاعی افراد را کنار میزند و سبب میشود آنها بتوانند یکدیگر را به صورت صحیح درک کنند و به سطحی از همدلی برسند که به آنها در زمانهای چالشبرانگیز کمک کند.